معرفت حضرت دوست

معرفت حضرت دوست | وحشی بافقی

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

بیچاره آن اسیر که امیدوار توست

تو بی‌وفا باز چه فراموش پیشه‌ای
بیچاره آن اسیر که امیدوار توست

#وحشی‌_بافقی

#گیله_گل ❄️

𝄞‌ུྃ჻❁࿐ྀུ༅ ‌‌


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم دی ۱۴۰۳ | 19:19 | نویسنده : یوسف جلالی |

خواهم آن عشق که هستی ز سرِ ما ببَرد

☀️

خواهم آن عشق که هستی ز سرِ ما ببَرد
بیخودی آید و ننگ خودی از ما ببرد

خانه آتش زدگانیم ستم گو می‌تاز
آنچه اندوخته باشیم به یغما ببرد


شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد


دوزخ جور برافروز که من تاقوکم
نشنیدم که مرا اخگری از جا ببرد

جرعهٔ پیر خرابات بر آن رند، حرام
که به پیش دگری دست تمنا ببرد

وحشی از رهزن ایام چه اندیشه کنی
ما چه داریم که از ما ببرد یانبرد




#وحشی_بافقی

@molanatarighat 🕊


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : جمعه هفتم دی ۱۴۰۳ | 20:21 | نویسنده : یوسف جلالی |

چه خوش گزیده‌امت از بساط حسن فروشان

با یک تیر ، دو نشان بزن 😁👇🏻:


چه خوش گزیده‌امت از بساط حسن فروشان ..

نه عاشق تو ، که من عاشق بصیرت خویشم !!


#وحشی_بافقی 🔏


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : سه شنبه پانزدهم آبان ۱۴۰۳ | 22:8 | نویسنده : یوسف جلالی |

دیگر به چه میخندم دل رفت از این خانه...!!!

من خنده زنم بر دل ، دل خنده زند بر من
اینجاست که میخندد دیوانه به دیوانه

من خنده زنم بر غم ، غم خنده کند بر من
اینجاست که میخندد بیگانه به دیوانه

من خنده کنم بر عقل او خنده کند بر من
اینجاست که میخندد ویرانه به دیوانه

من خنده کنم بر تو ، تو خنده کنی بر من
اینجاست که میخندیم هر دو چو دو دیوانه

من خنده کنم بر او ، او خنده کند بر من
دیگر به چه میخندم دل رفت از این خانه...!!!

#وحشی_بافقی


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : جمعه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۳ | 21:43 | نویسنده : یوسف جلالی |

گِرد آن خانه بگردم   که  در او خلوتِ توست

.

گِرد آن خانه بگردم

که

در او خلوتِ توست...!




#وحشی_بافقی


@koye_rendan


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۳ | 18:37 | نویسنده : یوسف جلالی |

ببر آنجا که کوی اوست،

وحشی بافقی

به کنعانم مَبر ای بخت،
من یوسف نمی خواهم !
ببر آنجا که کوی اوست،
در زندان و چاهم کن...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌• @KalameJan •
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••

گفتم که عاشقت شده ام، دور تر شدی

ای کاش لال بودم و حرفی نمی زدم

- سجاد سامانی |
شـــعر

از همان روزی که گفتی دوستت دارم تو را
هر کسی من را ‌که دیده گفته زیبا تر شدی

- سارا یوسفی |
شـــعر

انگشت به لب مانده ام از قاعدهٔ عشق
ما یار ندیده، تب معشوق کشیدیم

- صائب تبريزی |
شـــعر

چگونه
سیر شود
چشمم
از تماشایَت؟

- منزوی |
شـــعر


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : شنبه یازدهم آذر ۱۴۰۲ | 21:20 | نویسنده : یوسف جلالی |

من سر زنم به سنگ و تو ساغر زنی به غیر

من سر زنم به سنگ و تو ساغر زنی به غیر
این سرزنش میانه‌ی عشاق بس مرا

۱۸ مهر، درگذشت
#وحشی_بافقی


💞💯


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : سه شنبه هجدهم مهر ۱۴۰۲ | 11:24 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر  *یک لحظه غفلت از هم،یعنی همین جدایی!*          

*ماهى* به *آب* گفتا ، من *عاشق* تو هستم..

از لذت حضورت ، *مى* را نخورده مستم !

آيا تو *می‌پذيرى* ،عشق خدائيم را ؟..

تا اين که *برنتابى* ،ديگر جدائيم را ؟!

آب روان به ماهى ، گفتا که باشد *اما..*

لطفا بده *مجالى* ،تا صبح روز فردا !

بايد که خلوتى با ، افکار *خود* نمايم..

اينجا بمان که فردا ، با پاسخت *بيايم!!*

ماهي قبول کرد و ،آب روان *گذر کرد..*

تنها براى *يک شب* ،از پيش او سفر کرد!!

وقتى که آمدش باز، تا اين که گويد *آرى..*

يک *حجله* ديد و عکسی، بر آن به يادگاری...

*خود* را ز پيش ماهى،ديشب که برده بودش..

آن شاه ماهى عشق، *بى آب* مرده بودش!

ناليد و يادش افتاد، از ماهى آن *صدايي..*

وقتى که گفت با عشق ، میميرم از *جدايى!!*

*ای کاش که آب می‌ماند،آن شب کنار ماهی

*ماهی* دلش نمیمرد ، از درد بی وفایی

*آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی ...*

*یک لحظه غفلت از هم،یعنی همین جدایی!*

«وحشی‌بافقی»


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : سه شنبه هجدهم مهر ۱۴۰۲ | 5:11 | نویسنده : یوسف جلالی |

وقت است که دست از دهن بردارم

@molana79

تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز فرقت تو فریاد کنم

وقت است که دست از دهن بردارم
از دست غمت هزار بیداد کنم

#وحشی_بافقی

@molana79


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : جمعه هفتم مهر ۱۴۰۲ | 22:43 | نویسنده : یوسف جلالی |

مگر دشمن کند  اینها که من با جان خود کردم

در راه عشق با دل شیدا فتاده‌ایم
چندان دویده‌ایم که از پا فتاده‌ایم

عاشق بسی به کوی تو افتاده است لیک
ما در میانهٔ همه رسوا فتاده‌ایم


#وحشی_بافقی
@Molana79

پشت رقیب را همه قربست و منزلت


مردود درگه تو همین ما فتاده‌ایم


#وحشی_بافقی
@Molana79

عشق در کارِ دلِ سرگشته‌یِ ما عاجز است

بحر نتواند گشودن عقده‌ یِ گرداب را



[جناب صائب تبریزی]

🆔 @Molana79

مگر دشمن کند
اینها که من با جان
خود کردم

#وحشی_بافقی


@Molana79


برچسب‌ها: وحشی بافقی

تاريخ : سه شنبه سی و یکم مرداد ۱۴۰۲ | 17:4 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.