معرفت حضرت دوست

معرفت حضرت دوست | ابوسعید ابوالخیر

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

دردی و چه درد؟ دردِ بی‌درمانی

دردی داریم و سینهٔ بریانی
عشقی داریم و دیدهٔ گریانی

عشقی و چه عشق؟ عشقِ عالَم‌سوزی
دردی و چه درد؟ دردِ بی‌درمانی


#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : شنبه هشتم آذر ۱۴۰۴ | 18:8 | نویسنده : یوسف جلالی |

رباعی چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

در عشق تو بی جسم همی باید زیست

از من اثری نماند این عشق ز چیست

چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

" ابو سعید ابوالخیر "


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۱ | 15:53 | نویسنده : یوسف جلالی |

ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد بينهايت فربه.!

ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد بينهايت فربه.! به نفس گفت: اي نفس! من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم، پس چگونه تو همچنان چاق و فربه مانده‌اي!؟

نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد مي‌كردند و تعريف، بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.

گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد می كردند، حاضر نشد!


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : دوشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۱ | 12:34 | نویسنده : یوسف جلالی |

حشر تو به صورت صفت خواهد بود

هو الحق 

@avaye_marft

🍂

فردا که زوال شش جهت خواهد بود

قدر تو به قدر معرفت خواهد بود

در حسن صفت کوش که در روز جزا

حشر تو به صورت صفت خواهد بود

 

#ابوسعید_ابوالخیر


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : شنبه هشتم مرداد ۱۴۰۱ | 13:40 | نویسنده : یوسف جلالی |

خوابِ عاشق در وعده گاه

خواجه ابوالقسم هاشمی حکایت کرد که من هفده ساله بودم کی شیخ بوسعید قدس اللّه روحه العزیز بطوس آمد و پدرم رئیس طوس بود و مرید شیخ، هر روز به خانقاه استاد ابواحمد آمدی به مجلس شیخ، و مرا با خویشتن آوردی. و مرا چنانک. پس شبی آن زن پیغام فرستاد که من به عروسی می‌شوم، توگوش دار که تا من چون بازآیم تو را بینم. من بر بام بنشستم و شب دور درکشید و مرا خواب گرفت. من با خویشتن این بیت می‌گفتم تا درخواب نشوم. 

 

در دیده بجای خواب آبست مرا

زیرا که بدیدنت شتابست مرا

 

گویند بخسب تا بخوابش بینی

ای بی‌خردان چه جای خوابست مرا

 

این بیت می‌گفتم، خوابم در ربود ودر خواب ماندم، تا آن ساعت کی مؤذن بانگ نماز کرد از خواب درآمدم، هیچ کس را ندیدم.دیگر روز با پدر به مجلس شیخ شدم و بر زبر سر پدر باستادم. شیخ را از محبت راه حقّ سؤال کردند و او درین معنی سخنی می‌فرمود کی در راه جست و جوی آدمی بنگر تا چه مایه رنج بری و حیله کنی تا به مقصود رسی یا نرسی، نارفته در راه حقّ به مقصود چون توان رسید، کی اینک دوش محبوبی وعدۀ داد این جوان را، و اشارت بما کرد، یک نیمۀ شب بی‌خواب بود و می‌گفت: در دیده به جای خواب آبست مرا. دیگر چه ای جوان؟ خواجه بوالقسم گفت من هیچ نگفتم از شرم، دیگر بار بازگفت، من بیفتادم و از دست بشدم، چون بهوش آمدم شیخ گفت: چون در دیده بجای خواب آبست ترا، چرا خفتی تا از مقصود بازماندی؟ و بیت جمله بگفت. خلق به یکبار به فریاد آمدند و من بیهوش و از دست رفته، شیخ مرا گفت ترا این قدر بس باشد، حالتها رفت و خرقها انداختند. پدرم خرقها بدعوتی بازخرید. پس چون شیخ بسرای ما آمد پدرم از شیخ درخواست کرد کی اگر آب خوری از دست بوالقسم خور. و من زبر سر شیخ با کوزه در دست استاده، شیخ دوبار از دست من آب خورد و مرا گفت نیک مرد خواهی بود. هشتاد و یک سال عمر من بود هرگز بر من حرام نرفت، از حرمت گفت شیخ، و خدمت هیچ مخلوق نکردم و با هیچ کس بد نکردم. صاحب واقعۀ این دو کرامت شیخ من بودم.

 

 «محمد بن منور»اسرار التوحید

کانال_عرفای_کهن


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : دوشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۱ | 13:49 | نویسنده : یوسف جلالی |

تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

هو الحق 

@avaye_marft

🍂

تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

دل پرتو وصل را خیالی بر بست

خوشخوش زدلم گذشت و میگفت بناز

ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست

 

#ابوسعید_ابوالخیر


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : دوشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۱ | 6:39 | نویسنده : یوسف جلالی |

کز دست چنین کسی چه‌سان خواهی زیست؟

پرسید ز من کسی که معشوق تو کیست؟

گفتم که فلانی است، مقصود تو چیست؟

 

بنشست و به های‌های بر من بگریست

کز دست چنین کسی چه‌سان خواهی زیست؟

 

#عرفات_العاشقین، اوحدی بلیانی، تصحیح ذبیح‌الله صاحبکاری، آمنه فخر احمد، با نظارت محمد قهرمان، ص ۷۴

#ابوسعید_ابوالخیر

 

@tak_bit_ha


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : چهارشنبه هشتم تیر ۱۴۰۱ | 17:53 | نویسنده : یوسف جلالی |

سبکی دنیا ، راحتی دنیا را دارد

ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود. پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می دانی چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت: چون شیخی مثل تو در این حمام است.

 

چون در این حمام شیخی چون تو هست

خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست

 

شیخ گفت: من جواب بهتری دارم. پیر گفت: بگو که هرچه تو بگویی عین صواب است.

شیخ گفت: حمام از این جهت خوش است که از مال دنیا فقط یک سطل و یک پارچه بیشتر نداری که آن هم عاریت حمامی است...

 

📚#مصیبت_نامه_عطار 

🖌#عطار_نیشابوری 

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : دوشنبه شانزدهم خرداد ۱۴۰۱ | 19:23 | نویسنده : یوسف جلالی |

رباعی او عاشق دیگری و من عاشق او

هو الحق 

@avaye_marft

🍂

   دارم صنـمی چهره برافروختـه‌ای

   وز خرمن دهـر دیده بر دوخته‌ای

   او عاشـق دیگری و من عاشـق او

   پروانه‌صفت سوخته‌ای سوخته‌ای

 

  #ابوسعید_ابوالخیر@

 

avaye_marft

🍂

ای آن که مرا بَستهٔ صد دام کنی

گویی که برو دُرُشت پیغام کنی

گر من بروم تو با کِه آرام کُنی؟

هم‌نام من ای دوست کِه را نام کُنی؟

 

#حــضــرتــ__مــولــانــا


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : شنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ | 11:40 | نویسنده : یوسف جلالی |

با درد صبر کن دوا می فرستمت

بنام دوست

@avaye_marft

🍂

تا روی تو قبله‌ام شد ای جان جهان

نز کعبه خبر دارم و نز قبلهٔ نشان

با روی تو رو به قبله کردن نتوان

کاین قبلهٔ قالبست و آن قبلهٔ جان

 

#حضرت__مولانــــاهو الحق

@avaye_marft

🍂

عاشق که تواضع ننماید چه کند

شبها که به کوی تو نیاید چه کند

گر بوسه دهد زلف ترا رنجه مشو

دیوانه که زنجیر نخاید چه کند

 

#ابوسعید_ابوالخیردلنوشته

 

#مولانا

 

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

بسیار فتاده بود اندر غم عشق

اما نه چنین زار که این بار افتاد

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌• @KalameJan •

••┈┈┈❥ 📗 ❥┈┈┈••

#حافظ

 

ساقی بیا!

               که هاتفِ غیبم به مژده گفت

 

               با درد صبر کن، 

               که دوا می‌فرستمت

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌• @KalameJan •

••┈┈┈❥ 📗 ❥┈┈┈••

 


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : چهارشنبه هشتم دی ۱۴۰۰ | 6:40 | نویسنده : یوسف جلالی |

رباعی دنیا زن پیر است

جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز

تا پیشتر از مرگ بمیری دو سه روز

 

دنیا زن پیریست چه باشد ار تو

با پیر زنی انس نگیری دو سه روز

 

#ابوسعید_ابوالخیر 

@Molana79


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : سه شنبه نهم آذر ۱۴۰۰ | 6:30 | نویسنده : یوسف جلالی |

نور خواهی ، مستعد نور شو

اندر صف دوستان ما باش و مترس

خاک در آستان ما باش و مترس

 

گر جمله جهان قصد به جان تو کنند

فارغ دل شو، از آن ما باش و مترس

 

#ابوسعید_ابوالخیر 

@Molana79

نور خواهی مستعد نور شو

 

دور خواهی خویش‌بین و دور شو

 

#مولانای_جان 

@molana79


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : دوشنبه هشتم آذر ۱۴۰۰ | 13:17 | نویسنده : یوسف جلالی |

بیچاره دلا که آینه هر اثری

هو الحق

@avaye_marft

🍂

آنرا که قضا ز خیل عشاق نوشت

آزاد ز مسجدست و فارغ ز کنشت

دیوانهٔ عشق را چه هجران چه وصال

از خویش گذشته را چه دوزخ چه بهشت

 

#ابوسعید_ابوالخیر

@avaye_marft

🍂

بیچاره دلا که آینهٔ هر اثری

گر سر کشی از صفات با دردسری

ای آینه‌ای که قابل خیر وشری

زان عکس ترا چه غم که تو بیخبری

 

#حضرت__مولانــــا


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : پنجشنبه چهارم آذر ۱۴۰۰ | 18:24 | نویسنده : یوسف جلالی |

من لایق عشق و درد عشق تو نیم

هو الحق

@avaye_marft

🍂

من لایق عشق و درد عشق تو نیم

زنهار که هم نبرد عشق تو نیم

چون آتش عشق تو بر آرد شعله

من دانم و من که مرد عشق تو نیم

 

#ابوسعید_ابوالخیر


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : یکشنبه نهم آبان ۱۴۰۰ | 9:37 | نویسنده : یوسف جلالی |

حمام از چه جهت خوش است

ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود.

پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام

فصلی تمام گفت.

 

ابوسعید گفت:

می‌دانی چرا این جایگاه خوش است؟ 

پیر گفت:

چون شیخی مثل تو در این حمام است.

چون در این حمام شیخی چون تو هست

خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست.

 

شیخ گفت:

من جواب بهتری دارم. 

پیر گفت:

بگو که هرچه تو بگویی عین صواب است.

شیخ گفت:

حمام از این جهت خوش است که

از مال دنیا فقط یک سطل و یک پارچه بیشتر نداری

که آن هم عاریتِ حمامی است.

 

#عطار

#مصیبت_نامه

 

@hastiyeoryan


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : سه شنبه ششم مهر ۱۴۰۰ | 20:32 | نویسنده : یوسف جلالی |

این دانه ی دانش همگی دام دل است

@avaye_marft

🍂

این شکل سفالین تنم جام دلست

و اندیشهٔ پخته‌ام می خام دلست

این دانهٔ دانش همگی دام دلست

این من گفتم و لیک پیغام دلست

 

#حضرت__مولانــــا

 

هو الحق

@avaye_marft

🍂

روزم به غـم جهان فرسـوده ڪَذشت

شب درهوس بوده و نابـوده ڪَذشت

عمـــــــرے ڪه ازو دمی جهانی ارزد

القصه به فڪرهاے بیهـوده ڪَذشت

 

#ابوسعـیدابوالخـیر


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : جمعه دوم مهر ۱۴۰۰ | 11:53 | نویسنده : یوسف جلالی |

چون‌من همه معشوق شدم عاشق کیست

#مولانا

 

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

     بیچاره دلم در غمِ بسیار افتاد

         بسیارفتاده‌بودهم‌درغم‌عشق

            اما نه چنین زار، که این بار افتاد

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌• @KalameJan •

••┈┈┈❥ 📗 ❥┈┈┈••

 

#فریدون_مشیری 

 

شبی خیال تو 

از دشت خواب من بگذشت 

دگر به خواب نرفت

این دل خیال پرست

 

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌• @KalameJan •

••┈┈┈❥ 📗 ❥┈┈┈••

 

#ابوسعید_ابوالخیر 

 

جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

در #عشق تو بی جسم همی باید زیست

از من اثری نماند این عشق ز چیست

چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

 

• @KalameJan •

••┈┈┈❥ 📗 ❥┈┈┈••


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : جمعه نوزدهم شهریور ۱۴۰۰ | 23:10 | نویسنده : یوسف جلالی |

تو می روی دل ز دست می رود

#مولانا

 

بسوزانم

ز عشق تو

خیال هر دو عالم را

 

╭┅──  ─  ─  ──┅╮

     ❣ @kalamejan ❣ 

╰┅──  ─  ─  ──┅╯

 

#سعدی

 

وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان‌ها

گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل

با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها

 

‌‌╭┅── ─ ───┅╮

    ❣ @kalamejan ❣ 

╰┅── ─ ───┅╯

 

#هوشنگ_ابتهاج

 

تو می‌روی و 

                  دل ز دست می‌رود

 

مرو 

      که با تو هر چه هست می‌رود.

 

‌‌╭┅── ─ ───┅╮

    ❣ @kalamejan ❣ 

╰┅── ─ ───┅╯

 

#حافظ 

 

لاف عشق و گله از یار 

زهی لاف دروغ

عشقبازان چنین

مستحق هجرانند

 

╭┅── ─ ───┅╮

    ❣ @kalamejan ❣ 

╰┅── ─ ───┅╯

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌#فاضل_نظری 

 

هرچه آيينه به توصيف تو جان كند نشد 

آه، تصوير تو هرگز به تو مانند نشد

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم

به پريشانى گيسوى تو سوگند نشد

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎

 ◍⃟📗 @kalamejan

 

#ابوسعید_ابوالخیر

 

دانی که چها چها چها میخواهم

وصل تو من بی سر و پا می‌خواهم

فریاد و فغان و ناله‌ام دانی چیست

یعنی که ترا ترا ترا می‌خواهم.

 

◍⃟📗 @kalamejan


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : چهارشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۰ | 22:49 | نویسنده : یوسف جلالی |

این عمر گذشته را کجا دریابم

بنام دوست

@avaye_marft 

🍂 

  اندر طلب دوست همی بشتابم

عمرم به کران رسید و من در خوابم

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت

    این عمر گذشته را کجا دریابم

 

#حضرت_مولانــــا_رباعی

 

هو الحق

@avaye_marft

🍂

از بادِ صبا، دلم چو بویِ تو گرفت

بُگذاشت مرا و جستجویِ تو گرفت

اکنون ز مَنَش هیچ نمی‌آید یاد... 

بوی تو گرفته بود خوی تو گرفت

 

#ابوسعید_ابوالخیر


برچسب‌ها: ابوسعید ابوالخیر

تاريخ : پنجشنبه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۰ | 22:58 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.