معرفت حضرت دوست

معرفت حضرت دوست | جواد منفرد

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

تو را آنگونه میخواهم ، که شاهی سرزمینش را

🩶 جواد منفرد

تو را آنگونه میخواهم ،
که شاهی سرزمینش را
شبیه مومنی دل کنده
از دنیا که دینش را

••┈┈┈❥
🩶 ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌•
@KalameJan
••┈┈┈❥
🩶 ❥┈┈┈••


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : یکشنبه نهم آذر ۱۴۰۴ | 15:16 | نویسنده : یوسف جلالی |

رفتنت حادثه ای بود

رفتنت حادثه ای بود که با دیدن آن

تا همیشه دهن پنجره وا میماند…

~ جواد منفرد

@textimix 🌱♡ اشعار کوتاه


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : چهارشنبه هفتم آبان ۱۴۰۴ | 18:39 | نویسنده : یوسف جلالی |

پادشاه سرزمین های به یغما رفته ام

🔸

بی تو من تندیسی از یک آدم وا رفته ام
پادشاه سرزمین های به یغما رفته ام

مرگ را بی شک جوابی نیست اما بعدِ تو
بارها تا مرز حل این معما رفته ام

اوج در راه تو بی معناست ، من با این حساب
گویی از کوهی بدون قله بالا رفته ام

من شبیه تشنه ای هستم که دنبال سراب
بارها گفتم نخواهم رفت اما رفته ام

از ازل خود را به جای سایه ام جا زد ،مدام
بخت بد همراه من بوده است هر جا رفته ام

نیستی و عایدم دستی ست خالی،این منم
رود بی آبی که با ذلت به دریا رفته ام


#جواد_منفرد

🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : سه شنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۳ | 15:31 | نویسنده : یوسف جلالی |

تو را آنگونه میخواهم  که شاهی سرزمینش را

♥️ جواد منفرد

تو را آنگونه میخواهم
که شاهی سرزمینش را
شبیه مومنی دل کنده
از دنیا و دینش را

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌•
@KalameJan
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۳ | 16:58 | نویسنده : یوسف جلالی |

بیا که هر دو به نوعی  به شانه محتاجیم

بیا که هر دو به نوعی

به شانه محتاجیم...


#جواد_منفرد


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۳ | 11:9 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر  بیا که هر دو به نوعی به شانه محتاجیم

🔸

میان مُشتی از اَرزن، چو دُرّ غلتان است
شبیه تو، کم و امثال من فراوان است

بیا که هر دو به نوعی به شانه محتاجیم
دوباره موی تو و حال من پریشان است

تویی که نیمرُخت مثل نیمه‌ی ماهی‌ست
که نیم دیگرِ آن پشت ابر پنهان است

نه! پشت ظاهر خوب تو باطنی بد نیست
که هر دو روی تو برعکس سکّه یکسان است

رسیده‌ام به خدا از مسیر چشمانت
به نقطه‌ای که تلاقیّ عشق و عرفان است

عجیب نیست به سمت تو مایلم هردَم
که نام دیگر من آفتاب‌گردان است...


‏ #جواد_منفرد
.


🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ | 11:58 | نویسنده : یوسف جلالی |

که عشق: بازیِ یادَم تُو را فَرامُوش اَست!

💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸

شبیهِ حسّ رسیدن به نقطه ی جوش است
مرا ببوس که هنگام رفتن از هوش است!

تو خیره می شوی و برق می زند چشمم
چو برکه ای که به تصویرِ ماه،منقوش است

بیا و شعله ورم کن که زندگی بی عشق
به پوچیِ زدنِ پُک،به پیپِ خاموش است

تو آن دُری که برای همیشه هر صدفی
در آرزوی گرفتن میانِ آغوش است

به روی هرکس و هرچیز خط زدم،جز تو
هر آنچه دور و برم هست و نیست مخدوش است

خدا کند که همیشه حواسمان باشد
که عشق: بازیِ یادَم تُو را فَرامُوش اَست!

🍃جواد منفرد

🌳
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : یکشنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۳ | 9:45 | نویسنده : یوسف جلالی |

تڪلیف چیست؟؟ برمسلمانی ڪه ڪافر میشود پیغمبرش


مومنم ڪردی بہ عشق
و جازدی ...
تڪلیف چیست؟؟
برمسلمانی
ڪه ڪافر میشود پیغمبرش ...!

#جواد_منفرد‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
᪣✿࿐༅࿇


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۲ | 16:44 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر نیمی از جنس خدا و نیمی از اهریمن است

@textimix

نیمی از جنس خدا و نیمی از اهریمن است
کل آن چیزی که از بدو تولد در من است

فکر تاثیر نصیحت توی گوشم سالهاست
آرزویی چون عبور ریسمان از سوزن است

ظلمتم گسترده تر ،شبهای من تاریک تر
مثل روز این چیزها دیگر برایم روشن است

سالها دوریم از هم گرچه دوشادوش هم
فاصله مابینمان هرچند یک پیراهن است

در شباهت مثل سکه با دو روی مختلف
آدمی زادست،گاهی دوست، گاهی دشمن است

سوزنی را یافتن سخت است در انبار کاه
سخت تر از آن رفیقی خوب پیدا کردن است

جواد منفرد


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : چهارشنبه سیزدهم مهر ۱۴۰۱ | 17:15 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر پیمبر نیست هر پیری که در دستش عصا دارد…

💐🍃🌿🌸🍃🌼

🍃🌺🍂

🌿🍂

🌸

💖

جدال عقل و دل همواره در من ماجرا دارد

شبیه سرزمینی که دو تا فرمانروا دارد

شبیه سرزمینی که یکی در آن به پا خیزد،

یکی در من شبیه تو خیال کودتا دارد!

منِ دلْ مرده و عشق تو… شاید منطقی باشد!

گل نیلوفر اغلب در دل مرداب جا دارد!

تو دلگرمی ولی «همپا» و «همدستی» نخواهد داشت

کسی که قصد ماندن با منِ بی دست و پا دارد

خودم را صرف فعل «خواستن» کردم ولی عمری ست

«توانستن» برایم معنی نا آشنا دارد

زیاد است انتظار معجزه از من که فرتوتم

پیمبر نیست هر پیری که در دستش عصا دارد…

🍃جواد منفرد

🌳@bagesher🌴

🌸

🌿🍂

🍃🌺🍂

💐🍃🌿🌸🍃🌼


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : یکشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۱ | 5:48 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر ساعت این خانه را بنشان سر جای خودش

ساعت این خانه را بنشان سر جای خودش

تا بچرخد برخلاف عقربه های خودش

 

از تو فرمان عقب گردی کفایت می کند

عمرِ رفته بازخواهد گشت با پای خودش

 

من بدی کردم ، تو خوبی ؛ تا بگویی قصه نیست

آنچه یوسف کرده در حق زلیخای خودش

 

ماه بر روی زمین آیینه گیر آورده است ؛

در تو هر شب می شود محو تماشای خودش

 

دوری از تو مقطعی بوده نه قطعی ؛ شک نکن

باز خواهد گشت هر موجی به دریای خودش ...

 

#جواد_منفرد

#فقط_شعر_و_غزل 

شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇

@faghatsheroghazal


برچسب‌ها: جواد منفرد

تاريخ : جمعه هفتم آبان ۱۴۰۰ | 21:36 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.