نکته
الگوی مسلمانی ما در روابط با دیگران، حضرت ابراهیم علیه السلام است که به احترام دین و مکتبش، دست از رابطه و رفاقت نزدیک ترین هایش نیز برداشت.
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنكُمْ»
https://t.me/hayatarefaneh
نکته
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ«
«و مانند کسانی نشوید که (با ترک امر به معروف و نهی از منکر) پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند (آن هم) پس از آن که نشانههای روشن (پروردگارشان) به آنان رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است.»
[آل عمران/105]
اختلاف و تفرقه، نه تنها قدرت شما را در دنیا می شکند، بلکه در قیامت نیز گرفتار عذاب جهنم می سازد.
https://t.me/hayatarefaneh
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
آیت الله قرهی:
یکی از ابتلائات حضرت ابراهیم(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام)، حسب روایات شریفه، ثروت ایشان بود. آنقدر ثروت داشت که وقتی به او، خلیل الله گفته شد، ملائکه الله گفتند: مگر میشود با این همه خوشی، شکر نعمت نکند؟! وقتی ملکی آمد و چند بار گفت: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ»، حضرت ابراهیم(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) اوّلین باری که شنید، گفت: ای صاحب این آواز شریف! تو کیستی؟ یک بار دیگر بگو، نصف مالم متعلّق به توست.
نوشتند: حضرت ابراهیم(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام)، آنقدر گله شتر و گوسفند و ... داشت که به تعبیری شیرهای بسیاری از آنها، صبح تا شب به هدر میرفت. حدّاقل صد سگ تازی از آنها نگه داری میکرد. امّا ایشان با داشتن این همه ثروت، حاضر بود اگر یک بار جمله محبوبش را بیان کنند، نصف مالش را بدهد؛ چرا؟ چون به خدا علقه دارد، نه به مال.
لذا وقتی ملک دو مرتبه بیان کرد، گفت: نصف دیگر مالم را هم میدهم؛ دوباره بگو؛ آخر گفت: دیگر هیچ ندارم، امّا یک بار دیگر بگو، خودم هم غلامت میشوم! خطاب شد، دیدید، خلیل ما به خاطر دنیا نیست که شکر ما را به جا میآورد؟! ملائکه هم گفتند:ما مأمور بودیم بگوییم.
✍🏻227 مین جلسه درس اخلاق
@Asemani_bashim
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
🔷 ایثار ابراهیم علیه السلام
🔶 #امام_خمینی
حضرت ابراهیم که این عید منتسب به او است
و بنیانگذار ایثار است
ما همین میگوییم که ایثار کرد، قربانی کرد
و واقعاً این طور بوده است، مهم هم هست.
لکن آیا در نظر ابراهیم هم ایثار بوده است؟
ابراهیم هم در نظرش این بوده است که حالا یک چیزی، تحفهای میبرد پیش خدا؟
اسماعیل هم- سلام الله علیه- در نظرش بوده که یک جانفشانی دارد میکند برای خدا؟
یا مساله این نیست.
این مسئلهای است که تا نفسانیت انسان هست،
خودیت انسان هست، ایثار اسمش هست.
من ایثار میکنم در راه خدا فرزندم را،
من ایثار میکنم در راه خدا جان خودم را.
این، برای ما مهم است و زیاد مهم است،
برای ابراهیم نیست مساله این، ایثار نیست.
ابراهیم خودی نمیبیند تا ایثاری کرده باشد، اسماعیل خودی نمیبیند تا ایثار کرده باشد.
ایثار این است که من هستم و تو هستی و عمل من و برای تو و ایثار....
📻 رادیو توحید
@radio_towhid
📱اینستاگرام | تلگرام | ایتا | بله | آپارات | واتساپ | سفارش کتاب | غرفه باسلام |
روی هر اسم بزنید تا به لینک مربوطه وارد شوید👆
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
ادامه مطلب قبل...
🔻 اینکه یک جوان، چنین کاری را قبول کند، پیوند خودش با توحید را نشان میدهد. «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ» حضرت اسماعلی حتی نمیگوید: پدر، خواب دیدی یا غیرخواب، اینقدر به این پدر اطمینان دارد که میگوید: «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» نمیگوید «يا أَبَتِ افْعَلْ ماتری».
🔸 پیوند را قبول دارد، خواب حضرت ابراهیم را امر حق تعالی میداند، پدر را نبی میداند و می گوید «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّـهُ مِنَ الصَّابِرِينَ » نه «ماتری».
🔹 این پدر بچه را خوابانده، شاید دست و پایش را هم بسته است، چاقو را برداشته و به گلوی فرزند جوان تسلیمش گذاشته است. خیلی از پدرها نهایتا بتوانند در راه خدا پسرشان را به مسافرت بفرستند. ولی پدر داریم تا پدر، پسر داریم تا پسر، محبت داریم تا محبت. در حضرت ابراهیم همه این جهات، در کمال بود. هر پدری را نمیشود با حضرت ابراهیم مقایسه کرد. هر پسری را نمیشود با حضرت اسماعیل(علیه السلام) مقایسه کرد. هر محبتی را نمیتوان با محبت این پدر و پسر مقایسه کرد.
🔸 کسی که تا هفتاد سالگی، منتظر قدوم فرزندش بوده است، ببینید چه حالی پیدا میکند! چاقو را به گلوی بچهاش گذاشته است، محکم میکشد. تمام شد. تمام کاری که یک موحد میتوانست در راه خدا بکند، حضرت ابراهیم تا آخر خط انجام داد. منتها ارادۀ الهی نبود. خود همین چقدر سخت است!
🔹 چندین بار تکرار کرد دید چاقو نمیبرد، در بعضی از نقلها دارد که چاقو را به سنگی زد که آن سنگ دوپاره شد.( تفسير هدايت، ج:11، ص261) جبرائیل(علیه السلام) آمد و جریان ذبح عظیم را گفت و گوسفندی که آورده شد و بعضی نقل کردند گوسفند را سر بریدند.
🔸 حضرت ابراهیم عرض کرد که جبرائیل، من از خدا خواستم بر بلندترین قلهی مراتب معرفتی توحید قرار بگیرم. خدای متعال این امتحان را سر راه من قرار داد، من تمام آنچه را که باید انجام بدهم، انجام دادم؛ اما نمیدانم حال که بداء حاصل شد، در نصیب من هم بداء حاصل میشود یا نه؟
🔹 جبرائیل رفت و آمد. بعضی نقل ها دارد که جبرائیل یک دور راجع به ذبح عظیم و آقا سیدالشهدا(علیه السلام) مطالبی را گفت و این پدر و پسر بسیار گریه کردند. بعد جبرائیل عرض کرد یا نبیالله بعد از شنیدن این جریان و گریه بر آقا سیدالشهدا، شما بر بلندترین قلۀ توحید خواهی بود. (الخصال ج1 ؛ ص58)
🔸 مادری که در بیابان عربستان به تنهایی با این بچه بزرگ شده، وقتی جای خط چاقو را زیر گلوی بچهاش دید، تحمل نکرد و بعد از چند روز فوت کرد. اینقدر این ارتباط عاطفی بود؛ ولی این پدر که از او هم مهربانتر است چهطور راه را رفت فقط برای توحید و فقط برای رسیدن به اوج بندگی.
🔹 این راه پنهان مانده است؛ یعنی یک دوره سلوک عملی توحیدی یعنی همین. تمام ریزهکاریهایش هم یک دوره در جریان عمره یا حج غالباً آمده است مانند طواف و بقیهی برنامهها.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @nasery_ir
🔸 واتساپ: wa.me/989338010649
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
#حضرت_ابراهیم #حضرت_اسماعیل
🔻 خواندن شرح حال حضرت ابراهیم یک دوره مصیبت خواندن میخواهد. ایشان بعد از هفتاد سال بچه دار شد، یک اولاد سالم و خوب پیدا کرد. طولی نکشید که بلافاصله از طرف خداوند دستور رسید: «مادر و بچه را بردار و در یک بیابان خشک و بی آب و علف بگذار.»
🔸 این کار هرچند با اشارات غیبی هست؛ اما اجرایش سخت است؛ عواطف اجازه نمیدهد! وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام)، حضرت اسماعیل(علیه السلام) و مادرش را کنار چاه زمزم گذاشت، به دستور الهی خود ایشان نباید از مرکب پیاده میشد و پیاده نشد؛ ولی وقتی برمیگشت در بعضی نقلها دیدم که گاهی صورتش را برمیگرداند و بلند بلند از شدت عاطفهای که نسبت به اینها داشت، گریه میکرد.
🔹 چه زمانی ما میتوانیم این کارها را بکنیم؟! فقط به خاطر اینکه فرمان الهی بود که پیاده نشو، پیاده هم نشد و برگشت و آنها را به خدا سپرد. فقط این بزرگوار میتواند این کار را بکند. ده هیجده سال کمتر یا بیشتر گاهی حضرت ابراهیم میآمد و به اینها سر میزد و باز هم مأمور بود که از مرکب پیاده نشود، این بزرگوار میآمد یک سری به حضرت اسماعیل میزد و برمیگشت.
🔸 حضرت اسماعیل بزرگ شد؛ جوان، رشید، قوی و خوب. مادر و هدایت الهی و ربوبیت الهی این بچه را تربیت کرد. فصل فراق حضرت ابراهیم تمام شد و اجازه پیدا کرد پیش زن و بچه خود برود. به مجرد اینکه نزد زن و بچه آمد، شاید چند شب بیشتر طول نکشید که از جانب خداوند دستور ذبح اسماعیل آمد؛ یعنی آن رؤیا (ذبح اسماعیل) باید محقّق شود.
🔹 آن وقت نگاه کنید بچه اینطور به دنیا آمده و حضرت ابراهیم آنها را تنها گذاشته و رفته، این بچه و مادر چقدر همراهی میکردند، چقدر تسلیم امر خدا بودند! چقدر اینها بزرگ بودند، در خاندان انبیا، امر الهی بود خیلی بزرگ شمرده میشد؛ لذا وقتی حضرت ابراهیم خواب خود را برای حضرت اسماعیل بیان کرد، حضرت اسماعیل فرمود: «پدر، امر الهی هرچه باشد، انجام بده.»
🔸 حضرت ابراهیم آمده جوان بیست سالۀ رشید بسیار زیبای منحصر بفرد را سر ببرد، ولی او پس نزد. خیلی سخت است! بچۀ خودش را خوابانده ، چاقو برداشته است. این قضیه از مادر حضرت اسماعیل، پنهان است، به مادر او گفته سرش را بشوی، میخواهم او را به مهمانی ببرم.
🔹 مادر او را شستوشو کرد، عطر و گلاب زده است. او را برد و در راه جریان را به او گفت. ببینید این بچه چقدر مقامش بلند است که عرض میکند: «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّـهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»(صافات، 102) (گفت: اى پدر من! آنچه را دستور يافتهاى انجام ده، اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى يافت.)
ادامه دارد...
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @nasery_ir
🔸 واتساپ: wa.me/989338010649
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
#حضرت_ابراهیم #ابوت
🔻 گاهی ما در بطن و متن کار نیستیم؛ خدای متعال نعمتهایش را بر ما ارزانی داشته است اما ما قدر نمی دانیم مثلا به مجرد اینکه ازدواج کردیم، اولاد به ما داده است.
🔸 این حس و حال را کسی درک خواهد کرد و قدر خواهد دانست که دهها سال از ازدواجش بگذرد و اولاددار نشود.
🔹 بعضی از ما آنقدر کوچک هستیم که اصلاً حس پدری نداریم. قرآن تعبیر «ملة أبیکم ابراهیم» را برای حضرت ابراهیم به کار میبرد. اُبُوَّت از ابتدا در ذاتش بود.
🔸 خیلی بزرگ بود؛ نه تنها نسبت به فرزندان خودش بلکه نسبت به همه حس پدری داشت.
🔹 در شرح حال ایشان هست که گاهی نمیتوانست بدون مهمان غذا بخورد(البرهان في تفسير القرآن، ج4 ؛ ص315)
🔸 چه کسی از ما تا به حال اینطور شده است؟! شما نگاه کنید ما فاصلههایمان با این بزرگوار چقدر است؟ کدامیک از ما هستیم که سفرۀ خانهمان را که انداختند بدون مهمان نتوانیم غذا بخوریم؟ این مال ابوّت و بزرگی روح این بزرگوار است.
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
💠 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
❁• تلگرام: t.me/nasery_ir
❁• ایتا: eitaa.com/nasery_ir
❁• واتساپ: www.al-hady.ir
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
#عذاب #گناه #رحمت
🔻 حضرت ابراهیم می فرماید: «يا أَبَتِ إِنِّي أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيًّا» (مریم:۴۵) (ای پدر، از آن سخت میترسم که از خدای مهربان بر تو قهر و عذاب رسد و به دوزخ با شیطان یار و یاور باشی.)
🔸 اول انسان به خاطر گناهان و معصیتهای پی در پی به مرحله ای می رسد که عذاب خداوند به او می رسد، بعد نوبت به این می رسد که ولیّ شیطان شود.
🔹 در انتخاب کلمه رحمن در این آیه نکته ای است که کار خداوند رحمانیت است ولی دیگر شخص باید آنقدر گناه کند که رحمن برای عذاب نازل کند.
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
💠 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
❁• تلگرام: t.me/nasery_ir
❁• ایتا: eitaa.com/nasery_ir
❁• واتساپ: www.al-hady.ir
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام
#شیطان #حضرت_اسماعیل
🔻 حضرت ابراهیم دست حضرت اسماعیل علیهما السلام را گرفته بود و برای قربانی کردن میبرد شیطان در راه بود؛ اما به حضرت ابراهیم جرأت نمیکرد حرف بزند؛ چون از مُخلَصین بود،
🔸 ولی مدام درِ گوش حضرت اسماعیل میگفت میدانی پدر تو میخواهد تو را کجا ببرد؟ با اینکه حضرت اسماعیل گفته بود «سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ »(صافات:۱۰۲)(ان شاء الله مرا از بندگان با صبر و شکیبا خواهی یافت) ولی موقعیت حساس است؛
🔹 لذا شیطان میآید و ناامید نیست! به حضرت اسماعیل می گفت: میدانی پدر تو میخواهد تو را کجا ببرد؟ میخواهد ببرد سر تو را ببُرد! بله شیطان به این زودی انسان را رها نمیکند.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir
🔸 واتساپ: www.al-hady.ir
برچسبها: حضرت ابراهیم علیه السلام



