معرفت حضرت دوست

معرفت حضرت دوست | محمد علی بهمنی

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

کم مانده است بی تو بميرم  فقط همين.

.


طوريم نيست
خرد و خميرم
فقط همين...

کم مانده است بی تو بميرم
فقط همين..

از هر چه هست و نيست گذشتم
ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گيرم
فقط همين...


با ديدنت زبان دلم بند امده است
شاعر شدم که لال نميرم
فقط همين!





#محمدعلی_بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : چهارشنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۴ | 23:0 | نویسنده : یوسف جلالی |

باران پرنده ای است که بی بال و بی پر است

باران پرنده ای است که بی بال و بی پر است
باور نکرده خاک برایش قفس تر است

بر عکسِ من که با همه رؤیای خاکی ام
رؤیای آسمانی ام از جنسِ دیگر است

این باوری است خاص که شرحش برایتان
هم خنده آور است و هم گریه آور است

دلواپسم برای خودم !؟ نه ! برای او
باران که در تصوّرش از خود کبوتر است

باران زنی است بر لبه ی ابر ، یا که نه
مردی است روی خاک که شرحش مُصَوَّر است

باور کنید چترِ نجاتی نبوده ام
با بُغض بسته ای که فراسوی باور است

این نانوشته زخمیِ آن ناسروده است ؛
"کز هر زبان که میشنوی نامُکرَّر است"

#محمدعلی_بهمنی

🍁🕊🍂


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : سه شنبه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۴ | 23:17 | نویسنده : یوسف جلالی |

احساس تو کافی‌ست، چه متن و چه حواشی

دل‌واپسی‌ام نیست، چه باشی چه نباشی
احساس تو کافی‌ست، چه متن و چه حواشی

از خویش گذشتم، ببرم خاک کن اما
شعرم چه؟ نه! بی‌‌ذوق مبادا شده باشی

می‌خواستم از تو بنویسم که مدادم
خندید: چه مانده است مرا تا بتراشی

مجموعهٔ آمادهٔ نشرم، خبر بد
یک خالی پر، خط‌به‌خطش روح خراشی

شصت‌و‌سه غزل له شده در زلزلهٔ من
شصت‌و‌سه نفس، شصت‌و‌سه حس متلاشی

نفرین نه، سؤال است: چگونه دلت آمد
بارانم! اسیدانه به من زخم بپاشی؟

#محمدعلی_بهمنی


🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : چهارشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۴ | 20:27 | نویسنده : یوسف جلالی |

ها...نکشانی به پشیمانی ام!

آقای #محمدعلی_بهمنی روحتون شاد🖤


با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام
ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام!


🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ | 14:28 | نویسنده : یوسف جلالی |

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

 

دل خوشم با غزلی تازه همین ام کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست

#محمدعلی‌بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ | 12:57 | نویسنده : یوسف جلالی |

کسی هنوز عیار ترا نفهمیده ست

تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم

قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم

تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم

بخوان و پاک کن و اسم خویش را بنویس
به دفتر غزلم هرچه نقطه چین دارم

کسی هنوز عیار ترا نفهمیده ست
منم که از تو به اشعار خود نگین دارم

محمدعلی بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : دوشنبه هشتم بهمن ۱۴۰۳ | 15:55 | نویسنده : یوسف جلالی |

وقت است بنوشیم از این پس بله ها را

نقشِ فرشِ دل


گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گِله ها را

چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را

پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

ما تلخیِ نه گفتن مان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بارِ دگر پر زدن چلچله ها را

یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را


@molanatarighat

#علیرضا_قربانی
شاعر: #محمدعلی_بهمنی
.


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه هجدهم آذر ۱۴۰۳ | 15:40 | نویسنده : یوسف جلالی |

یعنی همه جا تو  همه جا تو  همه جا تو...

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست!!!
یعنی همه جا تو
همه جا تو
همه جا تو...

پاسخ بده از این همه مخلوق چرا من؟!
تا شرح دهم
از همه ی خلق چرا تو... ‌


#محمد_علی‌_بهمنی


@Navay_Deli


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : پنجشنبه هفدهم آبان ۱۴۰۳ | 12:25 | نویسنده : یوسف جلالی |

حیرتا! بارانم و باید نبارم خوب نیست!

حال من خوب است، حال روزگارم خوب نیست
حال خوبم را خودم باور ندارم، خوب نیست

آب و خاک و باد و آتش شرمسارم می کنند
این که از یاران خوبم شرمسارم، خوب نیست

روز و شب را می شمارم؛ کار آسانی‌ست؛ حیف
روز و شب را هرچه آسان می‌شمارم خوب نیست

من که هست و نیستم خاک است، خاکی مَشربم
اینکه می‌خواهند برخی خاکسارم خوب نیست

ابرها در خشکسالی ها دعاگو داشتند
حیرتا! بارانم و باید نبارم خوب نیست!

در مرور خود به درک بی‌حضوری می رسم
زنده‌ام، اما خودم را سوگوارم خوب نیست

مرگ هم آرامش خوبیست می‌فهمم ولی
این که تا کی در صف این انتظارم خوب نیست ...

#محمدعلی_بهمنی



🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه بیست و دوم مهر ۱۴۰۳ | 15:43 | نویسنده : یوسف جلالی |

تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم

.

نمی‌دانم چرا؟ اما تو را هرجا که می‌بینم
کسی انگار می‌خواهد ز من، تا با تو بنشینم

تن یخ کرده، آتش را که می‌بیند چه می‌خواهد؟
همانی را که می‌خواهم، تو را وقتی که می‌بینم

تو تنها می‌توانی آخرین درمان من باشی
و بی‌شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم

تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم
به جانت چشم‌زخم آید چو می‌گویند تحسینم

زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟
چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟

نباشی تو اگر، ناباوران عشق می‌بینند
که این من، این منِ آرام، در مردن به جز اینم

محمدعلی بهمنی

.
🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌹


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : دوشنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۳ | 18:30 | نویسنده : یوسف جلالی |

من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است…


@molanatarighat

#محمدعلی_بهمنی
#علیرضا_قربانی
.


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : جمعه سیزدهم مهر ۱۴۰۳ | 14:4 | نویسنده : یوسف جلالی |

تنهایی‌ام را با تو قسمت می‌کنم، سهم کمی نیست

تنهایی‌ام را با تو قسمت می‌کنم، سهم کمی نیست!
گسترده‌تر از عالمِ تنهاییِ من، عالمی نیست
غم آنقدر دارم که می‌خواهم تمام فصل‌ها را
بر سفره‌ی رنگینِ خود بنشانمت، بنشین غمی نیست!
حوای من بر من مگیر این خودستانی را که بی‌شک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست!
آیینه‌ام را بر دهانِ تک تکِ یاران گرفتم
تا روشنم شد: در میان مردگانم، همدمی نیست!
همواره چون من نه! فقط یک لحظه خوبِ من، بیندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت، محرمی نیست!
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم، شبنمی نیست!
شاید به زخمِ من که می‌پوشم ز چَشمِ شهر آن را
در دست‌های بی‌نهایت مهربانش، مرهمی نیست!
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر، اگرچه ...
اینک به گوشِ انتظارم جز صدای مبهمی نیست!

«محمد علی بهمنی»





🌸🌸🌸 با احترام دعوتید به ضیافت غزل در کافه شعر فرهنگیان ایران🌸🌸 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻💐💐🌷🌷 🌷🌷https://t.me/joinchat/UG_CQhdw55pAr9zs1VdTFg


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : شنبه هفتم مهر ۱۴۰۳ | 5:14 | نویسنده : یوسف جلالی |

چیزی گم است در من از آرزو فراتر...

چیزی گم است در من
از آرزو فراتر...


~ محمدعلی بهمنی

˙❥˙ @Official_Hich ˙❥˙


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : دوشنبه دوم مهر ۱۴۰۳ | 12:26 | نویسنده : یوسف جلالی |

گاهی از دور تو را خوب ببینم  کافیست"

گاهی
فاصله ای هم باشد
میان من و تو

دل را قانع می کنم
به یاد ِ شعری
از استاد بهمنی

که می گوید ،
"گاهی از دور
تو را خوب ببینم
کافیست"

#الهه_وزواری

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه یکم مهر ۱۴۰۳ | 0:3 | نویسنده : یوسف جلالی |

ما که با مرگ بی حساب شدیم 

.
قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم
هی مترسک کلاه را بردار
ما کلاغان دگر عقاب شدیم
ما از آن سودن و نیاسودن
سنگ زیرین آسیاب شدیم
گوش کن ما خروش و خشم تو را
همچنان کوه بازتاب شدیم
اینک این تو که چهره می پوشی
اینک این ما که بی نقاب شدیم
ما که ای زندگی به خاموشی
هر سوال تو را جواب شدیم
دیگر از جان ما چه می خواهی ؟
ما که با مرگ بی حساب شدیم

#محمد_علی_بهمنی



🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : شنبه بیست و چهارم شهریور ۱۴۰۳ | 18:20 | نویسنده : یوسف جلالی |

اين سوتِ آخر است و غريبانه می‌رود

با پایِ دل قدم زدن آن هم كنارِ تو
باشد كه خستگی بشود شرمسارِ تو

در دفترِ هميشه‌ی من ثبت می‌شود
اين لحظه‌ها عزيزترين يادگارِ تو

از هرطرف نرفته به بُن‌بست می‌رویم
لعنت به روزگارِ من و روزگارِ تو

تا دست هيچ‌كس نرسد تا ابد به من
می‌خواستم كه گُم بشوم در حصارِ تو

احساس می‌كنم كه جدايم نموده‌اند
هم‌چون شهابِ سوخته‌ای از مدار تو

آن كوپه‌ی تُهی منم، آری كه مانده‌ام
خالی‌تر از هميشه و در انتظارِ تو

اين سوتِ آخر است و غريبانه می‌رود
تنهاترين مسافرِ تو از ديارِ تو

هرچند مثل آينه هر لحظه فاش‌تر
هشدار می‌دهد به خزانم، بهارِ تو

اما در اين زمانه عُسرت، مسِ مرا
ترسم كه اشتباه بسنجد عيارِ تو

#محمدعلى_بهمنى



🌸🌸🌸 با احترام دعوتید به ضیافت غزل در کافه شعر فرهنگیان ایران🌸🌸 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻💐💐🌷🌷 🌷🌷https://t.me/joinchat/UG_CQhdw55pAr9zs1VdTFg


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : دوشنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۳ | 18:22 | نویسنده : یوسف جلالی |

شاعر شنیدنی ست...ولی میل، میل توست

گاهی چنان بدم که مبادا ببینی ام !

حتی اگر به دیده ی رؤیا ببینی ام

من صورتم به صورت شعرم شبیه نیست

بر این گمان مباش که زیبا ببینی ام

شاعر شنیدنی ست...ولی میل، میل توست

آماده ای که بشنوی ام یا ببینی ام ؟

این واژه ها صراحت تنهایی من است

با این همه مخواه که تنها ببینی ام

مبهوت می شوی اگر از روزن شبی

بی خویش در سماع غزل ها ببینی ام

یک قطره وگاه چنان موج می زنم

درخود، که ناگزیری، دریا ببینی ام

شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست

اما تو با "چراغ" بیا تا "به" ببینی ام


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : پنجشنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۳ | 14:1 | نویسنده : یوسف جلالی |

این همه تنهایی

این همه گنجشک، بر یک درخت
این همه آواز، با یک نت
این همه چتر، در یک باران
این همه تنهایی،
در یک شهر...


#محمد_علی_بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : دوشنبه دوازدهم شهریور ۱۴۰۳ | 22:32 | نویسنده : یوسف جلالی |

چیزی گم است در من از آرزو فراتر

@molanatarighat
چیزی گم است در من از آرزو فراتر

#محمدعلی_بهمنی
🕊🍃🤍روحش شاد و یادش گرامی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۳ | 11:34 | نویسنده : یوسف جلالی |

گله‌ای نیست من و فاصله‌ها هم‌زادیم

گله‌ای نیست من و فاصله‌ها هم‌زادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست

آسمانی تو! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست

من همین قدر که با حال و هوایت گه
گاه
برگی از باغچه‌ی شعر بچینم کافیست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق٬ مرا خوب‌ترینم! کافیست


#محمدعلی_بهمنی

@molanatarighat

یادش گرامی باد🕊
.


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۳ | 10:8 | نویسنده : یوسف جلالی |

از تو تا ما، سـخن عشــق  همان‌ست كه رفت

تا تو هستی و غزل هست،
دلم تنـها نیسـت
محرمی چون تو هنوزم
به چنین دنیا نیسـت

از تو تا ما، سـخن عشــق
همان‌ست كه رفت
كه در این وصـــف،
زبان دگری گویا نیسـت
….

@molanatarighat

#علیرضا_قربانی
#محمدعلی_بهمنی‎‌‌‌
.


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۳ | 10:7 | نویسنده : یوسف جلالی |

امروز... مثل دیروز مرا میخواهی

محمد علی بهمنی

دوستم داری....
میدانم
باز دوست دارم
که بپرسم گاهی
دوست دارم که بدانم
امروز...
مثل دیروز مرا میخواهی؟!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌•
@KalameJan
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۳ | 3:45 | نویسنده : یوسف جلالی |

‏در شعر من حقیقت یڪ ماجرا ڪم است.

‏سرشارم از خیال
‏ولے این ڪفاف نیست
‏در شعر من حقیقت یڪ ماجرا ڪم است...


‏‌ #محمدعلی_بهمنی

. ⁩


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : جمعه یازدهم خرداد ۱۴۰۳ | 15:52 | نویسنده : یوسف جلالی |

يک آمدنِ بعید یعنی تو

يک آمدنِ بعید یعنی تو
صد پنجره انتظار یعنی من

•محمدعلی_بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : جمعه چهارم خرداد ۱۴۰۳ | 9:33 | نویسنده : یوسف جلالی |

از او که گفت : «یارِ تو هستم» ولی نبود

از او که گفت : «یارِ تو هستم» ولی نبود
از خود که زخم خورده‌ام از یار ، خسته‌ام


~ محمد علی بهمنی

˙❥˙ @Official_Hich ˙❥˙


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : چهارشنبه دوم خرداد ۱۴۰۳ | 16:32 | نویسنده : یوسف جلالی |

تو کیستی؟ که سفر کردن از هوایت را

محمد علی بهمنی

تو کیستی؟
که سفر کردن از هوایت را
نمی‌توانم...
حتی به بال‌های خیال.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌• @KalameJan •
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه پنجم فروردین ۱۴۰۳ | 20:24 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر  چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

#کانال_چای_قند_پهلو @ghandpahlouu

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من، نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل‌های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم
اما چقدر دل‌خوشی خواب‌ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است ...؟!

#محمدعلی_بهمنی
❀࿐❁💙❁࿐❀
#کانال_چای_قند_پهلو @ghandpahlouu


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۲ | 20:48 | نویسنده : یوسف جلالی |

گاهی حواست نیست اما یه نفر بخاطر "بودنت" زندست...

گاهی حواست نیست اما یه نفر بخاطر "بودنت" زندست... ♥️🌱

@Official_Hich

تـو آن شعـری که من جایی نمی خوانم...


- محمدعلی بهمنی

@Official_Hichباید گریه کنم
اما نه برای فاجعه
برای اینکه بازمانده را،
نجات یافته می‌دانند.

- معین دهاز

@Official_Hich


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : جمعه نوزدهم آبان ۱۴۰۲ | 16:15 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر  گاهی غزل ، برای تو دلتنگ می شود

‍ گاهی میان دیده و دل جنگ می شود !
گاهی غزل ، برای تو دلتنگ می شود

گاهی دو کوچه فاصله ی خانه های ماست
اما همین دو کوچه ، دو فرسنگ می شود

گاهی برای رفتن تو ، گریه می کنم
هق هق ، ترانه و ... نفس ، آهنگ می شود

گاهی تمام هر چه که اسمش غرور بود
می ریزد و نتیجه ی آن ، ننگ می شود

گاهی میان خلوت افکار خسته ام
شیطان به دست تیره ی تو رنگ می شود !!!

از اینکه عاشقانه تو را می پرستم و ... ،
از اینکه ظالمانه ، ... دلت سنگ می شود ،

از اینکه باز هم دل من را ربوده ای ،
گاهی دلم برای "خودم" ... تنگ می شود

محمدعلی_بهمنی

.


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : شنبه ششم آبان ۱۴۰۲ | 6:53 | نویسنده : یوسف جلالی |

شعر  من همین قدر که گرم است زمینم کافیست

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است

قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست

آسمانی تو در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق ٬ مرا خوب ترینم ! کافیست


#محمدعلی_بهمنی


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : پنجشنبه ششم مهر ۱۴۰۲ | 21:58 | نویسنده : یوسف جلالی |
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.