معرفت حضرت دوست

احساس تو کافی‌ست، چه متن و چه حواشی

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

احساس تو کافی‌ست، چه متن و چه حواشی

دل‌واپسی‌ام نیست، چه باشی چه نباشی
احساس تو کافی‌ست، چه متن و چه حواشی

از خویش گذشتم، ببرم خاک کن اما
شعرم چه؟ نه! بی‌‌ذوق مبادا شده باشی

می‌خواستم از تو بنویسم که مدادم
خندید: چه مانده است مرا تا بتراشی

مجموعهٔ آمادهٔ نشرم، خبر بد
یک خالی پر، خط‌به‌خطش روح خراشی

شصت‌و‌سه غزل له شده در زلزلهٔ من
شصت‌و‌سه نفس، شصت‌و‌سه حس متلاشی

نفرین نه، سؤال است: چگونه دلت آمد
بارانم! اسیدانه به من زخم بپاشی؟

#محمدعلی_بهمنی


🌻🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: محمد علی بهمنی

تاريخ : چهارشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۴ | 20:27 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.