کلام اخلاقی
زیباطلبی، کمالطلبی، بقاطلبی، آگاهی، محبت و عشق ، داراییهای فطرت اصلی ما هستند. این فطرت به لحاظ قرارگرفتن در بدن، فطرت طبیعی نامیده میشود که گرچه مصداقش جدا از فطرت اصلی نیست اما آن را محدود میکند؛ مثلاً مصداق جاودانگی در فطرت طبیعی، سالم نگه داشتن بدن، مصداق آگاهی، علماندوزی، مصداق زیباییطلبی، انتخاب زیباییهای ظاهری و مصداق عشق و محبت، محبتهای محدود به اموال و اولاد و... است.
https://t.me/hayatarefaneh
کلام عرفانی
ماهیت ما عین وجود است و شری در آن نیست، اما ساختار نفس که تعیّن ماهیت و وجود است، بین فجور و تقوا در انتخاب است و به موازات هفتادوپنج لشکر عقل، هفتادوپنج لشکر جهل هم دارد. خاستگاه نفس، همان عقل، صورت، فعلیت و کمال است که زمینهساز تقواست و خاستگاه بدن هم ترکیب، قوه و استعداد است که عین نقص و زمینهساز فجور است. با توجه به اینکه نفس و بدن از هم جدا نیستند و نفس، بدن را میسازد؛ وجهی از نفس که بدن را میسازد، مصداق فجور و وجهی از نفس که رو به عقل است مصداق تقواست. در حقیقت، نگاه مستقل به بدن و ماده ما را به فجور دعوت میکند؛ فجوری که محدودیت و مراتب لشکر جهل است و گناه و فساد و فنا را به دنبال دارد.
https://t.me/hayatarefaneh
برچسبها: عرفانی