معرفت حضرت دوست

تقصیر دلت بود که این گونه فرو ریخت

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

تقصیر دلت بود که این گونه فرو ریخت

کمتر گله کن فاصله تقصیر ندارد
این دوری کم حوصله تقصیر ندارد

مجنون قدمش داغ نهاده ست به صحرا
پاهای پر از آبله تقصیر ندارد

زیر سر عشق است اجاقی که به جا ماند
خاکستر این قافله تقصیر ندارد

بی تاب نباش اینهمه با موی پریشان
این باد رها و یله تقصیر ندارد

تقصیر دلت بود که این گونه فرو ریخت
چشمان پر از زلزله تقصیر ندارد

#شهراد_میدری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۸۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹


برچسب‌ها: شهراد میدری

تاريخ : چهارشنبه نوزدهم دی ۱۴۰۳ | 10:16 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.