دلنوشته
زندگی مانند نشستن بر روی صندلی دندانپزشکی است.
خیال میکنی که دردناک ترین لحظه هنوز نرسیده، در صورتیکه رسیده و گذشته است.
بیاییم هر روز در چشمانمان
قطره ای ذکر خدا بچکانیم
شاید نگاهمان خدایی شود،
همه چیز را زیباتر ببینیم
رنگی تر، صمیمی تر،مهربان تر
نگاهمان را ساده کنیم.
https://t.me/hayatarefaneh
دلنوشته
عمیقترین زخمها اغلب آنهایی هستند که در سکوت تحمل میشوند؛ دردهایی که هرگز گفته نمیشوند، اما در عمق روان جا خوش کردهاند. ما آنها را نادیده میگیریم، فراموششان میکنیم، یا با لبخند میپوشانیم، اما روان انها را فراموش نمیکند. وقتی کلمات کافی نیستند، روان به شیوهی خودش فریاد میزند، گاه در قالب اضطراب، گاه در بیخوابی، یا خستگیهای بیدلیل. این فریادها دعوتی هستند به دیدن، شنیدن، و در آغوش کشیدن آن بخشهایی از خودمان که مدتها تنها ماندهاند. فراهمکردن فضایی امن برای شنیدن این فریادها و مرهمنهادن بر زخمهایی که سالها بیصدا خونریزی کردهاند، درمان ان است.
https://t.me/hayatarefaneh
برچسبها: اجتماعی