معرفت حضرت دوست

غزل    بقولِ پیرِ این طریق : همه اوست

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل    بقولِ پیرِ این طریق : همه اوست

طواف چشمان تو ما را آرزوست

تمام شب ، دل در این گفتگوست

دورِ هفتم ، به بوسه ات ختم شود ؟

بدان خیال ، دلم عجیب در هیاهوست

مرا به حاجتِ عشق تو آفریده اند

تمامِ من ، به کشفِ تو ، جستجوست

قرار شد ، زیارتی بیُفتد تویِ نگار را

به شوقِ دیدنت ، عجیب به تکاپوست

مگر نه مست مِی طریق نمی شناسد ؟

ز مستی بگو که خانه ام ، کدام سوخت؟

تمامِ او ، نشسته در دلم ، چونان جان

بقولِ پیرِ این طریق : همه اوست

" یوسف"


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : پنجشنبه دوم اسفند ۱۴۰۳ | 9:54 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.