کلام عرفانی
ورود به عالم ملکوت و غیب مضاف، در گروی شناخت افلاک است؛ آن هم نه در جِرم و جسم؛ بلکه در نفس ناطقه. با این شناخت، ما بهرۀ وجودی خود را در مسیر حنیف بودن، نسبت به تکوین و تشریع پیدا میکنیم. همانطور که ابراهیم(ع) عبودیت را از سلم محض بودن آسمان و زمین و افلاک دریافت و فهمید که چنین سلمی باید در عالم تشریع هم باشد. تکوین ما از افلاک تدبیر میشود و در مسیر تسلیم قرار دارد. عبودیت تشریعی هم باید بر اساس تطابق بین تکوین و تشریع در همین مسیر پیش رود.
https://t.me/hayatarefaneh
کلام اخلاقی
برای خود یک دارایی وهمی تعریف میکنیم و میبینیم که آن را نداریم و دیگری دارد. درنتیجه احساس خلأ میکنیم! چیزی را که میخواهیم و نیست، کاذب است. یعنی نیاز عالم عقل و خیال و فعل ما نیست و صرفاً در توهم برای خودمان بافتهایم و میگوییم نیست. نیست نداریم! همه چیز هست و هر هستی به لحاظ رتبۀ خود کامل است و خلأ ندارد. اگر ما نفس خود را بشناسیم، خلأ برایمان معنا ندارد. پس احساس خلا، ناشی از جهل به خود است. وقتی خود را نشناسیم، از انفعالات بیرونی برای خود عالم میسازیم و لاشیء را شیء تصور میکنیم. خانه، ماشین، ثروت، شهرت و... را دارایی اصیل میدانیم. پس نداشتنشان ما را دچار خلأ میکند. در حالی که اینها اصلاً جزء آن چهار رتبه نیستند و اَعراضاند.
https://t.me/hayatarefaneh
برچسبها: عرفانی