معرفت حضرت دوست

آن امانت را بر آسمان‌ها عرض داشتیم نتوانست پذرفتن

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

آن امانت را بر آسمان‌ها عرض داشتیم نتوانست پذرفتن

🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈 اینجا


در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی باک نیست، و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی هیچ نکرده باشی(۱). همچنان که پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معین، تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی. چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی.
پس آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است، چون آن نمی‌گزارد پس هیچ نکرده باشد: إِنَّا عَرَضْنَا الأمانَةَ عَلَى السَّمَواتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَأَشْفَقْنَ مِنْها وَحَمَلَهَا الإِنْسانُ إِنَّهُ كَانَ ظلوماً جهولاً .(۲)
آن امانت را بر آسمان‌ها عرض داشتیم نتوانست پذرفتن. بنگر که از او چند کارها می‌آید که عقل در او حیران می‌شود؛ سنگ‌ها را لعل و یاقوت می‌کند. کوه ها را کان زر و نقره می‌کند، نبات را و زمین را در جوش می‌آرد و زنده می‌گرداند و بهشت عدن می‌کند. زمین نیز دانه ها را می‌پذیرد و بر می‌دهد و عیب‌ها را می‌پوشاند و صدهزار عجایب که در شرح نیاید می‌پذیرد و پیدا می‌کند و جبال نیز همچنین معدن‌های گوناگون می‌دهد. این همه می‌کنند اما از ایشان آن یکی کار نمی‌آید. آن یک کار از آدمی می‌آید که وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنی آدَمَ(۳) . نگفت: وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا السَّماءَ وَ الْاَرْضَ(۴). پس از آدمی آن کار می آید که نه از آسمان‌ها می‌آید و نه از زمین‌ها می‌آید و نه از کوه‌ها. چون آن کار بکند ظلومی و جهولی ازو نفی شود.
اگر تو گویی که اگر آن کار نمی‌کنم چندین کارهای دیگر از من می‌آید. آدمی را برای آن کارهای دیگر نیافریده‌اند. همچنان باشد که تو شمشیر پولاد هندی بی قیمتی که آن در خزاین ملوک یابند آورده باشی و ساطور گوشت گاو گندیده کرده که من این تیغ را معطل نمی‌دارم. به وی چندین مصلحت(۶) به جای می‌آرم. یا دیک زرین را آورده‌ای و در وی شلغم می‌پزی که به ذره ای از آن، صد دیک به دست آید، یا کارد مُجَوْهَر(۷) را میخ کدوی(۸) شکسته کرده‌ای که من مصلحت می‌کنم و کدو را بر وی می‌آویزم و این کارد را معطل نمی‌دارم. جای افسوس(۹) و خنده نباشد؟ چون کار آن کدو به میخ چوبین یا آهنین که قیمت آن به پولی( ۱۰) است بر می‌آید، چه عقل باشد کاردِ صد دیناری را مشغول آن کردن؟ حق تعالی تو را قیمت عظیم کرده است، می فرماید که: إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ.(۱۱)
تو به قیمت ورای دو جهانی
چه کنم قدر خود نمی دانی
مفروش خویش ارزان
که تو پس گران بهایی
حق تعالی می‌فرماید که من شما را و اوقات شما را و انفاس شما را و اموال شما را و روزگار شما را خریدم که اگر به من صرف رود و به من دهید (۱۲) بهای آن بهشت جاودانی است. قیمت تو پیش من این است اگر تو خود را به دوزخ فروشی ظلم بر خود کرده باشی. همچنان که آن مرد کارد صددیناری را بر دیوار زد و بر او کوزه‌ای یا کدویی آویخت.

شرح:
۱_ اگر جمله را به جای آری، یعنی اگر همه را به یاد داری. به جای آوردن در همان معنى مصطلح امروز به کار رفته است که می‌گویند من ایشان را به جا نیاوردم یا من شما را به جا نمی‌آورم.
آن چیز که فراموش کردنی نیست همان سرّ امانت است که در میان همه آفریدگان انسان به قبول آن ممتاز گشت و از آنجا بود که تاج کَرَّمنا بر فرقش نهادند و وجود او اسطرلاب حق گردید.

٢)_ ما عرضه کردیم امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها، آنان از پذیرفتن خودداری نمودند و از آن ترسیدند و انسان آن را پذیرفت. به راستی او بسیار ستمکار و بسیار نادان بود (سوره احزاب، آیه ۷۲)

۳)_ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم (سوره اسراء پاره‌ای از آیه (۷۰).

۴ )_ما آسمان و زمین را گرامی داشتیم.

۵)_ ظَلوم و جَهول صیغهٔ مبالغه است از ظلم و جهل، یعنی بسیار ستمکاره و بسیار نادان.

۶)_مصلحت در اینجا به معنی استفاده است. "چندین مصلحت به جای می‌آرم" یعنی چند نوع استفاده می‌کنم و "مصلحت می‌کنم" یعنی به کار می‌گیرم و استفاده می‌کنم.

۷)_ مُجَوْهَر: جواهر نشان.

۸)_همان کدو قلیانی است که از برخی انواع آن برای ساختن ساغر و پیاله و امثال آن استفاده می‌کردند.

۹)_افسوس: استهزا.

۱۰)_ پول: واحد کوچک وجه نقد.

۱۱ )_خداوند بخرید از مؤمنان جان و مال‌شان را در برابر آن‌که بهشت از آن ایشان باشد (سوره توبه پاره ای از آیه ۱۱۱).

۱۲)_ یعنی اگر به من رجوع شود و با من معامله کنید.



📗 گزیده فیه‌‌مافیه_ صفحه ۳۹ و ۴۱
✍ انتخاب و توضیح دکتر محمد علی موحد
نشر ماهی _ ۱۳۹۶

🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


برچسب‌ها: فیه ما فیه

تاريخ : دوشنبه هفدهم دی ۱۴۰۳ | 15:42 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.