ما امید بسته ی این خیمه و دَریم
پرچم زده ، دل و جان کجا بریم ؟
بنیان ما از این خاک سرشته اند
پیشِ خورشیدِ ولایت چو خاک برابریم
هزار چاهِ سقوط ، سر پوشیده است
نجات از هدایت آنان است ، تا گُذریم
حدیثِ منزلِ دوست ، قریب دوست داند
چو کشتی نجاتند ، نجات ز آنان خریم
به صبحِ جمعه امیدِ ظهورت هست آقا !
دعایِ العجل را ، با این چشمانِ تَریم
نگاه به نامه ی سیاه ما مکن ، دل پیشِ توست
به یُمنِ دعای شما ، میلِ آن گوهریم
چو از لشکرِ سپاهیانِ شیعه ی تو ایم
به حُکمِ دل و جان خیمه ی شما را کبوتریم
نگاه کن ! چنان که حسین (ع) حُر را نظر نمود
تو کیمیایی کن ! از هلاکت جان ببریم
برچسبها: امام زمان عج الله
تاريخ : جمعه چهاردهم مرداد ۱۴۰۱ | 6:1 | نویسنده : یوسف جلالی |



