معرفت حضرت دوست

شعر جز من که نبض هر نفسم از برای توست

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

شعر جز من که نبض هر نفسم از برای توست

جز من که نبضِ هر نفسم از برای توست

یک شهر، مبتلای تو و خنده‌های توست

 

من آشنای گریه و باران و حسرتم

اما تو ناز کن که خدا آشنای توست

 

این وجه اشتراک برایم غنیمت است

این وجه مشترک که خدایم خدای توست

 

"شاید جهان، جهنّمِ دنیای دیگری‌ست"

اما بهشت، قسمتی از شانه‌های توست

 

شوقِ وصال و حسرت و بی‌تابی و فراق

با اختصار، گوشه‌ای از ماجرای توست

 

با اینکه عشق، اوجِ خودآزاریِ من است

اما دلم خوش است، جنونم به پای توست

 

آری، تو آفتابی و من برکه‌ای غریب

تبخیر می‌شوم که وجودم برای توست...

 

#علی_صفری

👉 Instagram

#کافه_تنهایی 

🎴 @cafe_tanhaee


برچسب‌ها: علی صفری

تاريخ : پنجشنبه هجدهم شهریور ۱۴۰۰ | 18:5 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.