معرفت حضرت دوست

غزل.  زخم هایِ تو جانکاه ، امّا خریدنی است 

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل.  زخم هایِ تو جانکاه ، امّا خریدنی است 

چه قدر ؟ قصه ی عشق شنیدنی است

آه که میوه ی باغش نچیدنی است

جوابِ سلام ما ، خاموشی نیست

باز ، نازِ سکوت دلبر ، کشیدنی است

باور نمی کنی ! که تو ! داشته ی منی !

کجای این راه ؟ پیوند ، بُریدنی است

پشتِ این غزل ها ، پنهانم و منتظر

افسوس که دیدارِ تو ندیدنی است

وقتی پایِ آینه، می باری غصه ناک

اشک هایت ، برای شاعر چشیدنی است

ای حُسنِ تمام ! گرفتارتم بگو ...

وعده ی بوسه ات ،کِی رسیدنی است؟

بیدار مانده ام در جوابِ بی جوابت

خواب هم ، پیِ سایه ات دویدنی است

نابُرده رنج نی ام ، در قصه ی تو ...

زخم هایِ تو جانکاه ، امّا خریدنی است

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : پنجشنبه بیستم آذر ۱۴۰۴ | 12:29 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.