کلام اخلاقی
دنیایی که این همه مذمت شده است، در واقع توجه به منافع و مضارّ جزئی است. زمین و آسمان دشمن ما نیستند؛ اما حس مالکیت به آن دشمن است. اینکه داراییها را مال خود بدانیم شرک خفی است و شیطان پای مؤمنان را در شرک خفی میلغزاند نه شرک جلی. او نمیگوید بیا برای خدا شریک قائل شو! کسی که شرک خفی دارد، مؤمن است. خدا را دوست دارد. عبادت او را میکند. صبح تا شب «توکل بر خدا» از دهانش نمیافتد. قرآن به خوبی آنها را توصیف میکند: «به خدا ایمان دارند؛ اما بیشترشان مشرکند!»
https://t.me/hayatarefaneh
کلام عرفانی
جوهر ما عبودیت و بندگی خداست. کسی که به حقیقت خود آگاه شود میبیند که وجودش فقر محض است و از خود هیچ ندارد. اما میتواند صورتهایی را پذیرا شود. ما باید جوهر نفس خود را بیصورت ببینیم که «هیچ» است. اما صورت میپوشد و میتواند ببینید، بشنود، تعقل کند و... .
اگر نگاه ما به صورتها باشد، خود را مالک میبینیم. اما اگر به حقیقت و جوهر خود نظر کنیم، مالکیت خود را انکار میکنیم. «هیچ» و «فقر محض» چگونه میتواند مالک باشد؟
https://t.me/hayatarefaneh
برچسبها: عرفانی



