معرفت حضرت دوست

غزل    مجنون بمان ، امّا لیلی خطابم مکن

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل    مجنون بمان ، امّا لیلی خطابم مکن

من مست توام ، خرابم مکن

دیوانه ام ببین ، حسابم مکن

من دست توام ، خمیر خمیر

بپروان مرا ، سرابم مکن

من چشم توام ، چنانم ببین

بنواز بسی ، عتابم مکن

الان که شادابم ، بنوش مرا

به صبر طولانی ، شرابم مکن

برای دلت ، من شعر زنده ام

به غفلت عمدی ، کتابم مکن

از خنده ی تو با رقیب در جهنمم

رحمی خدای را ! بیش عِقابم مکن

آینه دار دل منی ! گر چه لایق نی ام

بهانه ها را وا گذار مُجابم مکن

گفت : دیوانه دردسر دارد و بس

مجنون بمان ، امّا لیلی خطابم مکن

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : پنجشنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۴ | 11:19 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.