معرفت حضرت دوست

غزل   اینجا به جز من ، سایه ای پرواز دارد

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   اینجا به جز من ، سایه ای پرواز دارد

اینجا به جز من ، سایه ای پرواز دارد

خاموش اگر ، یک حنجره ، آواز دارد

اینجا سحر خیزی هوای عاشقی اش

با زمزمه شعرِ مرا ، آواز دارد

خوب است نداند ، از برایِ شاعرِ خود

احساسِ غلیانش مرا ، اعجاز دارد

جانش خوش است ، در دوره ی قحطی دوران

دیوانه ای ، در گوشه ای ، همراز دارد

گاهی میان عشق و ایمان گیر دارد

گاهی به ایمانش ، همی اعراض دارد

دیوانه ها آزاد آزادند ، به هر کار

این است که بر دیوانه ای ، اغماض دارد

بی قصه اش ، زیبا نیست ، این زندگانی

از عطرِ پنهانش ، دلم بس ساز دارد

از صورت نازش ، نمانده جز هاله ی اَبر

گیسو به زنجیر ؟ یا پریشان ؟ باز دارد

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : دوشنبه ششم مرداد ۱۴۰۴ | 16:3 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.