معرفت حضرت دوست

غزل   مرا به اسمم ، بنام ! بمیرم

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   مرا به اسمم ، بنام ! بمیرم

هوای عشقت را نگه می دارم

بلای عشقت را نگه می دارم

به خاطراتت دل می بندم

صفای عشقت را نگه می دارم

به بوسه های نداده ات شُکر

عطای عشقت را نگه می دارم

مرا به اسمم ، بنام ! بمیرم

نوای عشقت را نگه می دارم

به خنده ای که حیات من بود

دوای عشقت را نگه می دارم

طلب به دل رفت ، غزل در آمد

سرای عشقت را نگه می دارم

سکوت ، سلامِ بی جوابِ من شد

خطای عشقت را نگه می دارم

اگر نشسته هزار زخمم

غنای عشقت را نگه می دارم

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : سه شنبه بیست و ششم فروردین ۱۴۰۴ | 23:18 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.