شما فعل کاشتن رو شنیدید؟
موقعی که هسته و دانهای رو به دل خاک میگذارید و از او تیمارداری میکنید تا قد بکشد و به ثمر بنشیند.
حالا اگر بخواهید کسی رو امر بکنید به این کاشتن، اونوقت با لفظ «کار» مواجه میشید. بن مضارع کاشتن. میتونید ب اولش بذارید می شود «بکار».
حالا اینجا اون تعابیر قبلی که در مورد کار داشتیم معنا پیدا میکند که چرا در ادبیات فارسی چنین گسترهای رو برای کار در نظر داریم...
اونجایی که صحبت از کار گلاب و گل هست، یعنی سرشت آغازین و چنانکه کاشته شدهاند. یا اونجایی که داره میگه ماه و خورشید و فلک در کارند، یعنی کاشت خورشید، شعاع آفتابه.
کاشت ماه، تابشه.
کاشت آب، بارشه.
یعنی این جهان زنجیرهای از کاشتهاست و حالا نوبتِ کاشتن من و توست.
کار یعنی امر به کاشتن.
هر از گاهی به کاشتههایتان نگاهی انداختهاید؟؟
@molanatarighat
#حسام_ایپکچی
.
برچسبها: حسام ایپکچی
تاريخ : یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۴ | 9:58 | نویسنده : یوسف جلالی |