می خواهم حسِ نگاهِ تو را شعر کنم
یا آن چهره ی ماه تو را شعر کنم
به صورتِ من می خندی با شیطنت
آن موقع ، چشم سیاهِ تو را شعر کنم
دلت خواست اگر چیز محال ! بگو مرا
صدای پا یا ردِ راه تو را شعر کنم
ای چشمه ی جوشانِ جانم ، ای رفیق
شب های دلتنگی آینه ی آه تو را شعر کنم
تو آرامشِ روز های سخت منی ! باور کن
تکیه های گرم گریه ی پناه تو را شعر کنم
تو وعده های بوسه هایت را اجرا کن
با من ، که بوس گناهِ تو را شعر کنم
یک بار بخوان به نام کوچکم ، مجنون وار
ذوقِ قشنگ ترین اشتباه تو را شعر کنم
آخر به جُرمِ عشق تو ، مشتاقانه می کُشندَم
آنجا شاهد باش ! تا گواه تو را شعر کنم
برچسبها: یوسف
تاريخ : پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ | 14:43 | نویسنده : یوسف جلالی |