معرفت حضرت دوست

غزل تو ! قسمتِ بیشتر منی در من

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل تو ! قسمتِ بیشتر منی در من

شرحِ حدیثِ تو شیرین است

گر چه گاهی هم غمگین است

شرحِ حديث تو مستی زاست

به خلوتِ یادت تمکین است

زلف را بگو ز دورِ گردنت برخیزد

برای غیرت من سنگین است

رشک به روسری ات هم دارم

دستانم ، جای او تأمین است

تو ! قسمتِ بیشتر منی در من

خیالت ! مرهم و تسکین است

سخت می شود ز تو بوسه گرفت

سخت می شود ، یار شرمگین است

دوش مهمان ماه بودم به یادت

امشب نوبتِ میزبانی پروین است

گفت : دیوانه ای ! به وَهم نشسته ای

شاید اقبالت ! پشتِ " پرچین " است

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : جمعه بیست و ششم بهمن ۱۴۰۳ | 16:19 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.