عبورت را دوست دارم ...که نمی خندی
غرورت را دوست دارم ...که نمی خندی
غروب وقت نماز ، راهیِ آن مسجد
سرورت را دوست دارم ...که نمی خندی
شبی با تو قرارم بود ، در کوچه ...
حضورت را دوست دارم ...که نمی خندی
همین که جانِ من ، یادِ تو می اُفتد
ظهورت را دوست دارم ...که نمی خندی
چو شب ها ، یادِ کارهای تو می باشم
مرورت را دوست دارم ...که نمی خندی
دعاهای تو را وقتِ غزل ، خواندم
زبورت را دوست دارم ...که نمی خندی
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : شنبه بیست و دوم دی ۱۴۰۳ | 0:8 | نویسنده : یوسف جلالی |