زیبای حسِ قشنگ حالای توام
لالای تو ! لیلای تو ! مبتلای توام
تو آرزوهای سپید منی ! دائم
من عمری در تمنّای زلفِ چلیپای توام
ما را برای که ؟ شاعر آفریده اند
در حالِ چیدن ردیف گُل آرای توام
واقع ، حدیث ما رنگِ تو ندارد
در ایجازِ رنگِ سجایای توام
چادر بگیر ! از این شاعران کوچه
هر روز ، از غیرت ، در دعوای توام
انشاءِ تو ! برای من بوده از الست
با فالِ حافظ ببین برای توام
پنهانِ منی ! چون خورشید پشتِ ابر
چون هوای اطراف پیدای توام
گفتم : قسمت نمی شود ببوسمت
گفتی : در خنده از رویای توام
سال ها گذشت...به عُزلت نشسته ام
من آتش خاکسترِ بلای توام
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : یکشنبه نهم دی ۱۴۰۳ | 16:4 | نویسنده : یوسف جلالی |



