رویاء اگر نبود ، دیوانه می شدیم
فردا اگر نبود ، دیوانه می شدیم
رویا اگر نبود ، انگیزه ای نبود مرا
" تنها " اگر نبود ، دیوانه می شدیم
بی خنده ی تو من ، شعری نمی زدم
ایماء اگر نبود ، دیوانه می شدیم
وقتِ غروبِ شهر ، باز شد دربِ پنجره
با ما اگر نبود ، دیوانه می شدیم
باران ز ابر چکید ، ما هم ز جانِ او
احیا اگر نبود ، دیوانه می شدیم
این درد نشانه ای است ، زآن بی نشانِ ما
گویا اگر نبود ، دیوانه می شدیم
پرسید کجاست او ، ما ذوق کنان شدیم
جویا اگر نبود ، دیوانه می شدیم
در دفترِ دلم ، او در تجلی است
اینجا اگر نبود ، دیوانه می شدیم
دیگر دل شکسته را ، آتش نمی زنند ...
صهبا اگر نبود دیوانه می شدم
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : یکشنبه نهم دی ۱۴۰۳ | 6:36 | نویسنده : یوسف جلالی |