معرفت حضرت دوست

رباعی   غزل هایی که دائم پاره می شد

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

رباعی   غزل هایی که دائم پاره می شد

شبیه چشم تو بیمار بودم

ز بس مشتاق بر دیدار بودم

غزل هایی که دائم پاره می شد

فراوان پشت این دیوار بودم

**********

شبیهِ برف روز ، باریدی رفتی

شبیه ماهِ شب ، تابیدی رفتی

نماندی تا بگویم ماجرا را

میان قصه ها ، خوابیدی رفتی

*********



برچسب‌ها: رباعی یوسف

تاريخ : چهارشنبه پنجم دی ۱۴۰۳ | 6:52 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.