معرفت حضرت دوست

غزل    تو را اندازه ی پروانه ها دوست دارم

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل    تو را اندازه ی پروانه ها دوست دارم

گُلی از دستِ من ترسیده پژمرده

گُلی از هستِ من رنجیده غم خورده

گُلم از حرفِ من غنچه نمی دارد

گلابم هر چه عشق را با خودش بُرده

مرا بیرونِ این بُستان ، بنشانده

تمام جان من ، از اوست افسرده

به جهدِ ما نگاهی او نمی دارد

مرا دست همین تقدیر بِسپُرده

چه قدر ؟ در کوچه ات ، عابر می اید

تمام سایه ها ، دیوانه بشمرده

مرا یک باغبان مهربان دیدی ؟

چرا گل های جانِ تو چنین مُرده

تو را اندازه ی پروانه ها دوست دارم

تو را گویا خدا با عشق افشرده

" یوسف"


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : یکشنبه بیست و پنجم آذر ۱۴۰۳ | 23:43 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.