باران زده در شهر ، تو در خانه نشینی ؟!
جانان زده در شهر ، تو دیوانه نشینی ؟!
قُمری و قناری همه مستند ، در این باب
کمتر نِه ای از حالت پروانه ، نشینی ؟
دلبر عجب عطرِ نجیبی زده کوچه
ای باد چو غمخانه ، خراب خانه نشینی ؟
دلدار اگر خنده ای پرداخت ، که با ماست
ای دل ! از آن پس ، سرِ مستانه نشینی
ای باد بیا روسری اش را بر با خود
اینجاست که دست داری و با شانه نشینی
ای کاش بخواند مرا ، مهربان تر
مژده ، به اَبد سایه ی فرزانه نشینی
این شهر بهشت است ، قدم در قدم او
مژده از این پس کنارش صمیمانه نشینی
او حاتم جود است ، خصوصا به عشقش
بر بوسه ی این سفره کریمانه نشینی
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : سه شنبه بیستم آذر ۱۴۰۳ | 17:52 | نویسنده : یوسف جلالی |