با او دلم ، حرف آخر را می زند
مصرع مصرعِ دفتر را می زند
ما تشنه ی یک جمله ی عاشقانه ی او
از قصد انگار ، حرفِ دیگر را می زند
دریا چه باک دارد ، که رودی وصلش نشود
بیچاره رود ، دلشوره ی گوهر را می زند
انگار هر تقلایِ ما ، بیهوده است
وقتی او ، دلشوره ی یک نفر را می زند
او را از میان هیاهوی یک شهر گرفتم
بگویم ؟ گُل یک نفر را ، به سر می زند
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : چهارشنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۳ | 11:7 | نویسنده : یوسف جلالی |