معرفت حضرت دوست

غزل   می توانم ؟ عزیزِ مصرِ تو باشم ؟

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   می توانم ؟ عزیزِ مصرِ تو باشم ؟

خوب آشنا کن مرا با عشق

" تو " صدا کن مرا با عشق

در همین مسیرِ کوتاهِ ما

پا به پا کن‌ مرا با عشق

وقتی که دلگیرم از دنیا

جا به جا کن مرا با عشق

حالِ گریه ها، بس خراب است ببین

پس ابتلا کن مرا با عشق

حال شهرم بدتر از دل ماست

جلوه ها کن مرا با عشق

شرحِ این شکسته بماند به وقتش

پاره ای اختفا کن مرا با عشق

می توانم ؟ عزیزِ مصرِ تو باشم ؟

از وجودت پُر بها کن مرا با عشق

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : چهارشنبه دوم آبان ۱۴۰۳ | 16:29 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.