تراپی فقط اونجا که...
روبرو میشی با زخمهاییه که نقشی در به وجود اومدنشون نداشتی اما مسئولیت ترمیم کردنشون به عهدهی توئه!
🔹 متوجه میشی از بزرگ ترین نشونه های آسیب دوران کودکی اینه که وقتی یکی داره باهات بد رفتار میکنه، اذیتت میکنه و ...
به جای دور شدن ازش و رها کردنش، سعی میکنی راضیش کنی که باهات خوب رفتار کنه!
🔹 وقتی به مرور التیام پیدا میکنی می بینی چقدر از دوستا و اطرافیانت ازت دور میشن، چون دیگه مثل سابق اونا رو اولویت زندگیت قرار نمیدی
+اولویت خودتی
🔹 یادمیگیری
تنها دلخوشی که بعد ازدواج تاریخ انقضا نداره حرف زدنه، باید خوب فکر کنی ببینی این آدم همون کسی هست که تا سر پیری از همنشینی و هم صحبتی باهاش لذت ببری؟"...
+ پس تصمیم میگیری با یه دوست ازدواج کنی
🔹 لحن این صدایی که دائم توی سرت باهات حرف میزنه،اگه سرزنش میکنه،اگه ایراد میگیره،اگه غر میزنه،یا اگه قربون صدقهت میره و بهت قدرت و عزت نفس میده،همون لحنیه که تو بچگی پدر و مادرت باهات صحبت کردن چون صدای اونها میشه صدای درون بچههاشون تو بزرگسالی.
🔹 میفهمی والدینت با وجود تموم اشتباهات، هرچی که بلد بودن و داشتن رو برات گذاشتن، پس تصمیم میگیری جای سرزنش اونها روی رشد و تغییر خودت کار کنی!
🔹 متوجه میشی دلیل خیلی از انجام ندادن کارهات در واقع افسردگی و اضطراب بوده نه تنبلی.
@RavanTrapy | روانشناسی
برچسبها: روان شناسی