معرفت حضرت دوست

غزل   احساسِ یک سویه هایم برای توست

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   احساسِ یک سویه هایم برای توست

های هایِ گریه هایم برای توست

سوزشِ مویه هایم برای توست

پرسیدی این غزل چیست ؟ پس

غزل ، جانِ نغمه هایم برای توست

من رودم که به جانت جاری ام ، دائم

خروشِ مِهرِ چشمه هایم برای توست

وقتی صدایم می کنی با جان ، عجیب

شوقِ دوباره ی ریه هایم برای توست

گفتی : هزار پاره های تو برای کیست ؟

گفتم : کُلِ آرایه هایم برای توست

حالا از خیرِ ما گذشته ای و رفته ای

دعایِ پُر مایه هایم برای توست

یک عمر با سایه های تو قلم نتراشیده ام ؟

حاصلِ این کارنامه هايم برای توست

دیوانه جان ! قبول که دیوانه ام ...

احساسِ یک سویه هایم برای توست

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : سه شنبه سوم مهر ۱۴۰۳ | 17:21 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.