های هایِ گریه هایم برای توست
سوزشِ مویه هایم برای توست
پرسیدی این غزل چیست ؟ پس
غزل ، جانِ نغمه هایم برای توست
من رودم که به جانت جاری ام ، دائم
خروشِ مِهرِ چشمه هایم برای توست
وقتی صدایم می کنی با جان ، عجیب
شوقِ دوباره ی ریه هایم برای توست
گفتی : هزار پاره های تو برای کیست ؟
گفتم : کُلِ آرایه هایم برای توست
حالا از خیرِ ما گذشته ای و رفته ای
دعایِ پُر مایه هایم برای توست
یک عمر با سایه های تو قلم نتراشیده ام ؟
حاصلِ این کارنامه هايم برای توست
دیوانه جان ! قبول که دیوانه ام ...
احساسِ یک سویه هایم برای توست
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : سه شنبه سوم مهر ۱۴۰۳ | 17:21 | نویسنده : یوسف جلالی |