☀️
فقهزدگی بزرگترین مانع تبدیل دین به معنویّت
اعمال عبادی باید در خدمت اخلاق باشند؛ اعمال عبادی سمبلیک هستند و باید سمبلیک بمانند..!
عواقب فقهزدگی:
▫️ترویج ریا و نفاق
▫️عدم توجّه به تیپولوژی روانی انسانها
▫️عدم التفات به ادیان و مذاهب دیگر
▫️عدم توجّه به سیر باطنی
▫️عملزدگی اصلاً به سیر باطن افراد كه بدون آن، انسان زندگی و حیات معنوی را از دست میدهد توجّهی نمیكند؛ هیچوقت با عمل ظاهری، حیات معنوی به دست نمیآید.
حیات معنوی یك سیر باطنی میطلبد، سیر باطنی سیری است
در پی سه چیز درونی:
الف) حقیقت
ب) عشق
ج) خیر
وقتی میگوییم سیر باطنی منظور حقیقتجویی، عشقورزی و خیرخواهی است.
این كه من چنان باشم كه وهم و خیال بر من غلبه نكند؛ واقعیت اگر تلخ است من همان را بیابم.
من نسبت به هر وجودی عشق بورزم، عشقورزی ریاضت بزرگی است كه اهل معنا باید داشته باشند.
توجّه میكنید عملزدگی به جای اینكه عشقورزی بیاورد خشونتپروری میآورد.
عشقورزی به این معنا كه هر چه در جهان است یا خداست یا ساختۀ خدا؛ هم خدا و هم ساختههای خدا زیبا هستند و هر چیز زیبا مهرورزیدنی است.
#گاندی میگفت:
من بهجایی رسیدهام كه از هر كار بدی چه ریز، چه درشت متنفرم امّا از هیچ كنندۀ كار بدی متنفر نیستم. هر كنندۀ كار بدی انسان است و من انسان را دوست میدارم. من از كنندگان كار بد متنفر نیستم از كار بد متنفرم …
ما باید تحلیل كنیم كه چرا از عمل بد بدمان میآید. ببینید شما میگویید از فلان ظالم بدم میآید به این علت كه به انسانها ظلم میكند، پس معلوم میشود كه اگر تنفر از ظالم به این علت است كه به انسانها محبّت دارید، خوب مگر شما نمیگویید من از آن ظالم متنفرم چون به انسانها ظلم میكند و من انسانها را دوست میدارم؟ آیا این ظالم با این ظلم كردن به خودش هم ظلم میكند یا خیر؟ باید بگویید بله. او یک انسان است. بنابراین ظالم نیز چون انسان است مورد محبّت ماست، ما از ظلم او متنفریم. او با ظلم به خودش هم ظلم میكند. ما نباید این حالت را در خود بپروریم كه از انسانها متنفر شویم، بهگفتۀ سعدی بر چه كسی عیب میگیرید؟ بر نقش یا نقاش؟
به هرحال انسانها ساختۀ خدا هستند، باید آنها دوست داشت بدان خاطر كه انسان هستند. این مهرورزی عام در عین حال كه به اخلاق معتقدیم، یعنی از عمل بد بدمان میآید اما از عاملان به عمل بد، بدمان نمیآید، ما آن عاملان را كاملاً دوست میداریم؛ انسان هستند و انسان، دوستداشتنی است.
مطلب سوم خیرخواهی یعنی مصلحت انسانهای دیگر را بر هیچ چیزی فدا نكنیم. عشقورزی یعنی اینكه از صمیم قلب دوست بداریم. پزشكی كه بچه خودش را جراحی میكند با پزشكی كه بچه دیگری را جراحی میكند تفاوتشان در چیست؟ در قسمت خیرخواهی هیچ فرقی نمیكند، اما در قسمت مهرورزی اگر بچه خودش را عمل كند، حالی احساس میكند كه در عمل بچه دیگری احساس نمیكند.
از خدای متعال میخواهیم كه این سه ركن معنویت یعنی حقیقتطلبی، عشقورزی و خیرخواهی را دمبهدم در ما تقویت بفرماید.
از خداوند خواهانیم سه مولفۀ روح آدمی یعنی آرامش، شادی و امید را از ما نگیرد…
خدایا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشی و ما رستگار…
@molanatarighat
#مصطفی_ملکیان
.
برچسبها: مصطفی ملکیان



