معرفت حضرت دوست

مسافری به سوی پروردگار

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

مسافری به سوی پروردگار

🌹🌹
@MolaviPoet
آیه ۱۶۴ سوره انعام

قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۱۶۴)


164. Say: Shall I seek
For (my) Lord Other than Allah. When He is the Cherisher Of all things (that exist)?
Every soul draws the meed Of its acts on none But itself:
no bearer Of burdens can bear The burden of another. Your return in the end Is towards Allah: He will tell You the truth of the things Wherein ye disputed."

بگو آیا من غیر از خدا کسی را به پادشاهی و پروردگاری بپذیرم در حالی که او پروردگار همه چیزهاست و هیچ نفسی چیزی نیندوزد مگر که برای خود اوست و هیچ‌کس بار دیگری به دوش نخواهد گرفت و آنگاه بازگشت شما به سوی پروردگار شماست و او شما را به آنچه در آن اختلاف نظر دارید آگاه خواهد کرد.(۱۶۴)

[] پرسشی است خطابی با اعجاب و انکار از پیامبر با منکران: شما از من انتظار دارید خدا را که شاه شاهان و رب‌الارباب آفرینش است رها کنم و غیر از او موجودی را که بنده هزار ارباب است و داغ صد هزار اسباب بر چهره اوست و فرصتی میان دو نیستی یافته از نیست می‌آید و به نیست می‌رود و هیچ ثبات و بقایی ندارد بـه پروردگاری برگزینم در حالی که:
عارفان هرچه ثباتی و بقایی نکنند
گر همه ملک زمین است به هیچش نخرند
(سعدی)

من هرگز چنین کاری نکنم اما شما اگر غیر از آن حق و حقیقت بتی بی‌جان یا جاندار را ربِ اعلای خود بشناسید و همۀ توش و توان و هوش و روان خود را در پای آن قربان کنید بار این خطای عظیم بر دوش خود شما خواهد بود. شما چه امید بسته‌اید که از این سرای فریب و گذرگاه غریب به شاهراه حقیقت و سعادت راه یابید.
تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون
کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد
(حافظ)

نظام آفرینش چنان آشفته نیست که یکی در بلخ گناهی کند و در شوشتر گردن دیگری را بزنند. اگر زید شراب خورد عمر و مست نخواهد شد و اگر حنظل بکارند حلوا به چنگ نخواهند آورد. و قوم و قبیله و خویش و پیوند را در آستان حقیقت اثری نیست.

[] آن رسول آنگاه ادامه می‌دهد که: شما ای مردمان، مسافری هستید به سوی پروردگار خویش، پیوسته در سیر تا به او در رسید آنگاه او شما را باخیر خواهد کرد که همۀ اختلافات و جنگ و نزاع شما در مسائل دین هیاهوی بسیار برای هیچ بوده است. شما جوهر دین که بزرگداشت فرمان خدا و شفقت بر خلق عالم است. که عدل و احسان است، که عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی است رها کردید و به جان هم افتادید و چه نقش‌های اهریمنی در نمایشنامه عالم بازی کردید که جز شیطان حسود هیچ‌کس را از آن سودی نبود و به گفته حکیم طوس:
زبان کسان در پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش

به جای خواندن و عمل کردن قرآن بحث در حدوث و قدم قرآن کردید و به جای رفتن به معراج همراه رسول قیل و قال به راه انداختید که جسمانی بوده است یا روحانی، به جای قول‌ها را شنیدن و بهترین را برگزیدن گلوی یکدیگر را فشردید که تو خاموش باش تا من سخن بگویم، به جای خدمت و و برآوردن نیازهای یکدیگر و به جای آنکه همگی در مسجد این عالم به سجود و ستایش پروردگار پردازید
فرقه فرقه شدید.


📗 ۳۶۵ روز در صحبت قرآن
صفحه ۲۴۹ و ۲۵۰
✍ دکتر حسین الهی‌قمشه‌ای


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


برچسب‌ها: الهی قمشه ای

تاريخ : چهارشنبه بیستم تیر ۱۴۰۳ | 4:46 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.