🌹🌹
@MolaviPoet
آیه ۱۰۴ سوره انعام
قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ
104. "Now have come to you,
From your Lord proofs
(To open your eyes);
If any will see,
It will be for (the good Of )
his own soul:
If any will be blind,
It will be to his own
(Harm): I am not (here)
To watch over your doings."
(ای رسول ما، بگو ای مردم،) از جانب پروردگارتان آیات و حکمتهای بصیرت بخش آسمانی بر شما نازل گردید پس هر کس چشم بدین آیات بگشاید به سود خود کار کرده است و هر کس چشم فرو بندد و خود را از مشاهده این آیات نابینا گرداند، پس عقبات آن بر دوش خود اوست و من نگهبان شما ( از عذاب خدا) نخواهم بود. (۱۰۴)
[] آیا در جهان دوستی هست که بتواند برای دوستش گوهری چون چشم هدیه بیاورد. اینک خداوند میفرماید با نزول این کتاب آسمانی شما را طبقی از چشمهای بصیر و تیزبین فرستادم از این رو به گفته سعدی:
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کِاوّل نظر به دیدن او، دیده ور شدم
دیدنهایی هست که برابر چشم یافتن و بینا شدن است چنان که نظر کردن در زیبایی آدمی را صاحب چشم میکند و چه هدیهای نابینا را بهتر از چشم که در طبقی جواهر نشان از کلمات بدیع و خوشآهنگ به او عرضه کنند. اگر این هدیه را نپذیرد و در نابینایی بماند عواقب این نابینایی طبیعتاً دامن او را خواهد گرفت و خداوند نظام عالم را چنان تقدیر کرده است که به دنبال هر کاری از نیک و بد آثاری از نیک و بد ظاهر میشود که اجتنابناپذیر است چنان که اگر کسی شراب نوشد دنبالهای به نام مستی بر او وارد خواهد شد و کسی که زهر نوشد باید در انتظار هلاک باشد و هیچکس را از عواقب کارها معاف نکردهاند. حال، آن کس که کریمی او را چشمهایی از حکمت و معرفت فرستد و او آن را به سُخره گیرد و خرافات و افسانه خواند، در انتظار چه محرومیتی خواهد بود.
دوش خیال مست تو آمد و جام بر کَفَش
گفتم مِی نمیخورم گفت نخور زیان کنی
دید که ناز میکنم گفت بیا عجب کسی
جان به تو روی آورد روی بدو گران کنی
(دیوان شمس)
در ادب پارسی صدها موعظه هست که با کلمۀ نبینی یا نمیبینی آغاز میشود و معلوم میشود که داشتن چشم کافی نیست، باید دید و بصیرت حاصل کرد. خداوند در قرآن (اعراف: ۱۹۸) با پیامبر اکرم میفرماید: این کافران بیکفایت را اگر به هدایت خوانی نمیشنوند و "میبینی ایشان را که نگاه میکنند اما نمیبینند»
گفت یزدان که تَراهُم يَنظُرون
نقش حمامند هُم لا يُبصِرون
(مثنوی)
[] گاه آدمی چشمش به چیزی میافتد اما نمیبیند زیرا در پیِ آن نيست يا ظرفیت دید آن را ندارد، چشمش از چیزهای دیگر پر شده است. سراسر قرآن را از این کران تا آن کران میخواند اما چشمش به چیزی نمیافتد مگر تجویدی و قرائتی کـه بـا وسواس میپرسد کدام درست است. به گفته مولانا در مثنوی:
طالب هر چیز ای یار رشید
جز همان چیزی که میجوید ندید
گاو در بغداد آید ناگهان
بگذرد از این کران تا آن کران
از همه عیش و خوشیها و مزه
او نبیند غیر قشر خربزه
ای بسا کس رفته تا شام و عراق
او ندیده هیچ جز کفر و نفاق
وی بسا کس رفته تا هند و هری
او ندیده جز مگر بیع و شری
معلوم میشود که دیدن عالم معنی نیاز به شرایط بسیار دارد که مهمترین آنها خالی بودن از اغراض شیطانی و عدم استغراق در عالم حیوانی است.
📗 ۳۶۵ روز در صحبت قرآن
صفحه ۲۳۳ و ۲۳۴
✍ دکتر حسین الهیقمشهای
🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان
برچسبها: الهی قمشه ای



