پشت در مانده در را شکستیم
قفلِ سنجاقِ سر را شکستیم
بیدِمجنون به مسلخ نشاندیم
حرمت موی سر را شکستیم
روبروی تبر صف کشیدیم
تیغ تیز تبر را شکستیم
از درختان سرو و صنوبر
شاخهی پرثمر را شکستیم
جنگلی را به آتش کشیدیم
پای هر رهگذر را شکستیم
وعده دادیم و پایش نماندیم
گردنِ دوروبَر را شکستیم
سینهها مخزن خشم و کینه
جملگی خشک و تر را شکستیم
ما برای همین زندگی هم
قلب نوع بشر را شکستیم...!
#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
برچسبها: پرویز شالی
تاريخ : سه شنبه نهم اسفند ۱۴۰۱ | 21:29 | نویسنده : یوسف جلالی |



