معرفت حضرت دوست

قومی میبینم به این جهان از او  مشغول،

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

قومی میبینم به این جهان از او  مشغول،

الهی:

قومی میبینم به این جهان از او مشغول،
قومی از هر دو جهان به وی مشغول .

گوش فرا داشته،که تا نسیم سعادت از جانب غربت کی دهد ؟

و آفتاب وصلت از برج عنایت که تابد؟

به زبان بیخودی و به حکم آرزومندی می زارند و میگویند:

کریما :
مشتاق تو ،بی تو زندگانی چون گزارد؟

آرزومند به تو از دست دوستی تو یک کنار خون دارد!

بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم؟

چون نباشی در کنارم ،شادمانی چون کنم؟


✍خواجه عبدالله انصاری


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


برچسب‌ها: مناجات

تاريخ : جمعه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۱ | 16:20 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.