مناجات
در یک سلول و در یک ملکول و در یک اتم ، از شگفتیهای آنها حیرانم
پس خدایا دوستت دارم
از عظمت کهکشان هایت با آن ستارگان بی شمارت ، گیج و حیرانم
پس خدایا دوستت دارم
از زیباییهایی خلقت ، سنگها ، کوهها ، جنگل و گیاهان و دریاها
در شگفتم
پس خدایا ! دوستت دارم
از این انسانی که تو با علم و حکمتِ بالغه ی خویش آفریدی ، با جمیعِ
خوبی ها و بدی های رفتارشان ، در شگرفم و از وجود راز گونه ی آنها ، به عظمت و لطافتِ تو پی می برم .
از این که تمام عمر ، بیشتر به امر دل و نفسم گوش دادم ، ولی تو ! از بزل نعمت هایت ، رحمت هایت ، نگاه هایت ، و هزاران گونه نظر خیر ، از من دریغ نکردی
در عین شرمساری ... خدایا دوستت دارم
جای تعجب و حیرت نیست ؟!!!
میلیاردها نفر در عالم هستی بر تو نافرمانی کردن ... ولی تو کریم و حکیم و لطیف و مهربان ، سر سوزن ، سر سوزن ، سر سوزن ، به آنها ظلم و ستم روا نداشتی ، حتی اگر لیاقت ماها عذاب و توبیخ بود ، چشم پوشی کردی و بار قطره ای اشکِ ندامت ، همه را تبدیل به مُحسنات کردی ...
آنجا که در دفترِ شریفت گفتی : لَیسَ کَمِثِلِهِ شَئ " یکی از مصادیقش همین بود ...
اهل بیت علیهم السلام فرمودن :
کریمیِ تو ... " ما را وادار به نافرمانی ات کرده "
با این حال باز کریم ماندی
باز بخشیدی ،
باز پوشاندی
همه ی اینها مقدمه ی این بود که بگویم :
خدایا با این آلودگیِ آگاه ... تو را که منزه و پاکی و ....
دوستت دارم
برچسبها: مناجات



