کسی تنهاست ؟ اگر عشق باشد ؟
غمی بر پاست ؟ اگر عشق باشد؟
پشت آن پنجره ، یک سایه گریست
دلی آنجاست ، اگر عشق باشد
عابر دیوانه ای هم ، پنجره را گم کرده
کارِ لیلاست ، اگر عشق باشد
آن سفر کرده ، محال بر گردد
دلش اینجاست ، اگر عشق باشد
نوبتِ ما نشد ، خرمن بوس برچینیم
قسمتِ ماست ... اگر عشق باشد
دردِ دل ها شدُ و آینه تنها گریست
مثلِ ماهاست ، اگر عشق باشد
نرم نرمک زده باران ، دلِ روستا را
شوقی برخاست ، اگر عشق باشد
گفت : " با شعر ، کسی راه نبُرد
قصه پیداست ... اگر عشق باشد "
" یوسف "
برچسبها: یوسف
تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم مهر ۱۴۰۴ | 2:2 | نویسنده : یوسف جلالی |



