دیشب بامادر رفتیم سینما فیلم پیرپسر را دیدیم، من خوشم آمد و این نشون میده که درست فکر میکنم که بر اساس نظرات بقیه نباید فیلم دید چون خیلی ها از فیلم بد میگفتند چون انتظارشان از فیلم، حال خوب است اما هنر متعهد به بازنمایی واقعیت هم هست.
تحلیل زیر بدرد کسی میخوره که فیلم را دیده
۱)
غلام
مردی پیر که زن بارگی شیوه ایست که احساس میکند زنده است ، آنیما ( بخش زنانه شخصیت مردان در روانشناسی یونگی) در او در حد « زن به مثابه طعمه جنسی sex object) مانده است. حیات او به تستسترون وابسته است.
✔️در دو‌ ازدواج دیگرش هم توان نگهداری زن نداشته ؛ به شکل نمادین هر زنی در اثر سم وجود او ، زنده نمیماند.
✔️در تجربه عاشق شدنش بر « رعنا» تلاش او برای زنده ماندن از طریق شوگرددی شدن برای یک زن شکست خورده را میبینیم که به جز بدن زن هیچ ارزشی برای فکر و رویا و معاشرین و خانواده رعنا قائل نیست.( درست برعکس علی)

✔️نسبت او با مردان هم جالب است؛ مردان سالم معترض به زن بارگی اش را با چوب یا چاقو میزند. ✔️پسرانش را عمیقا تحقیر میکند و تنها مردانی که ظاهرا آسیب نمیزند، پامنقلیهای شکست خورده از زندگی هستند که برای آنهاست که رقص چاقو هم میکند.

۲) علی
عجیب نیست که از هیولا، فرشته زاده شود. مردی درجه یک که با ادبیات و هنر ققنوس وار از میانه خانه ای پر از رذیلتهای تاریک زندگی برآمده
یتیم از مادر+ اعتیاد و زن بارگی پدری آدم فروش از او چه ساخته ؟
مردی درونگرا، حساس و اهل فکر ؛ چنان با آنیمای خویش ( Helen of Troy) در ارتباط است که زنان را میفهمد هرچند تجربه ای ظاهرا در بیرون نداشته؛
نظام ارزشی دارد،
زن برایش محترم است؛
"مادرِ نداشته"، قدیسی نگهبان در وجودش شده که از او مردی باشرافت میسازد، تخمه ترکه غلام زن باز، پسری محترم شده که زندگی نزیسته پدر را ميزيد ( سایه روشن)
✔️او آینه دق همه مردان زبان باز، دغلکار و سوء استفاده گر از زنان است زیرا عیار قلابی ایشان را برملا میسازد.
✔️آخر فیلم میفهمیم که راز وحشتناکی را از کودکی حمل میکرده که او را چهل سال است ساکت کرده و اینست که هر روزی که پا در حیاط خانه میگذارد و پایش به موزاییک میخورد، تروما در او تکرار میشود و ساکت میماند.
یک کار نیمه تمام گشتالتی کل زندگی او را متوقف کرده و آن حمل راز قاتل بودن پدر است.

۳) رعنا
دختری با اختلال شخصیت مرزیو خودآسیب رسان که میکوشد با لوندی در میان گرگهای محافل هنری، رویای شهرت ناگهانی اش را محقق کند. ( که اگر معروف سود هم بزودی با اشتباهاتش آنرا پوچ میکند) پرسفونی که فکر میکند گرگ شده ولی به هادس( جهنم) غلام گرفتار میشود.
———
📍من ابدا پشیمون نیستم از دیدن پیرپسر؛ دیدن «علی» با بازی بی نظیر حامد بهداد و صدالبته بازی آقای پورشیرازی واقعا ارزش داشت و هزار شرف داشت به وقتی که سر فیلم « ناجورها» حرام شد.

دکترشيرى