معرفت حضرت دوست

پادشاه از تونیان فارغ است

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

پادشاه از تونیان فارغ است

🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈
اینجا


شریف پای سوخته(۱) گوید:
آن منعمِ قدس کز جهان مستغنی ست
جانِ همه اوست او ز جان مستغنی ست
هر چیز که وهمِ تو بر آن گشت محیط
او قبله آن است و از آن مستغنی ست

این سخن سخت رسوا(۲) است، نه مدح شاه است و نه مدح خود. ای مردک، آخر تو را از این چه ذوق باشد که او از تو مستغنی است؟ این خطاب دوستان نیست. این خطاب دشمنان است که دشمن به دشمن خود گوید که من از تو فارغم و مستغنی. اکنون این مسلمانِ عاشقِ گرم رو(۳) را ببین که در حالتِ ذوق از معشوق، او را خطاب است که از او مستغنی است! مثال این آن باشد که تونیی در تون نشسته باشد و می‌گوید که سلطان از من که تونی‌ام مستغنی است و فارغ، و از همه تونیان فارغ است. این تونی مردک را چه ذوق باشد که پادشاه از او فارغ باشد؟ آری سخن این باشد که تونی گوید که من بر بام تون بودم. سلطان گذشت. وی را سلام کردم. در من نظر بسیار کرد و از من گذشت و هنوز در من نظر می‌کرد. این سخنی باشد ذوق دهنده آن تونی را. الّا این که پادشاه از تونیان فارغ است، این چه مدح باشد پادشاه را؟ و چه ذوق می‌دهد تونی را؟

"هر چیز که و هم تو بر آن گشت محیط"، ای مردک خود در وهمِ تو چه خواهد گذشتن جز بَنگیی؟ مردمان از وهم تو و از حال تو مستغنی‌اند، و اگر از وهم تو به ایشان حکایت می‌کنی ملول می‌شوند و می‌گریزند. چه باشد وهم که خدا از آن مستغنی نباشد. خود آیت استغنا برای کافران آمده است. حاشا که به مؤمنان این خطاب باشد. ای مردک استغنای او ثابت است الّا اگر تو را حالی باشد که چیزی
ارزد از تو مستغنی نباشد به قدر عزت تو.
.....

۱_ شریف پای سوخته: مرحوم فروزانفر در تعلیقات فیه مافيه ( ص ٣۰١) گوید: "شرح حال او به دست نیامد." در صفحۀ ۷۰ معارف محقق ترمذی نامی از این شریف پای سوخته در میان می‌آید و لحن کلام محقق درباره او احترام آمیز است. در مقالات شمس تبریزی (۷۳۸ ) نیز از شریف پای سوخته یاد شده، ليكن لحن کلام شمس مانند کلام مولانا تعریض آمیز است، بلکه توان گفت که کلام این دو بزرگوار درباره او خالی از طعن و تحقیر نیست و چنین می نماید که این شریف از مدعیان ارشاد بوده و در نیمه اول قرن هفتم در قونیه و حوالی آن می‌زیسته و شعر نیز می سروده است. از شعر او جز همین دو بیت که مولانا آورده و نقد کرده است نمونه ای دیگر در دست نداریم.

۲_ رسوا: فاش و برهنه، دریده و بی حرمت.

۳_گرم رو: پرشور و با حرارت و سخت کوش.


📗 گزیده فیه‌‌مافیه_ صفحه ۱۱۹ و ۱۲۰
✍ انتخاب و توضیح دکتر محمد علی موحد
نشر ماهی _ ۱۳۹۶


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


برچسب‌ها: فیه ما فیه

تاريخ : جمعه چهاردهم شهریور ۱۴۰۴ | 10:15 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.