معرفت حضرت دوست

غزل   مبارک ترین مسافر انتظار آمد

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   مبارک ترین مسافر انتظار آمد

السلام علیک یا وعده الله ضمنه

صبحی نوید می دهند ، که یار آمد

مبارک ترین مسافر انتظار آمد

صبحی نوید می دهند از کنار کعبه

آرام کننده ی دل های بی قرار آمد

آن روز نوبت جولان ماست ، در دنیا

نابود ی ظالم ، مظهرِ اقتدار آمد

زخم ها ، به مرهمِ مهربانی اش بِه شود

آن‌ روزی که مسیحِ طبیب دوار آمد

خُلق محمدی (صلی الله علیهوآله)، سیره علی ( علیه السلام) دارد

او می آید ، انگار که اصل بهار آمد

یتیم های غزه می خندند ، که پدر دارند

وقتی که دستِ نوازشِ خدا به کار آمد

حق با اوست ، که دور باشد از شهر ها

وقتی بوی گناه ما ، از در و دیوار آمد

می آید و رنگ شهر ، رنگ خدا می گیرد

او عاشق خداست ، از آن تبار آمد

گر با چشم و گوش گنهکار ، اما منتظریم

قاصدی بگوید: نوری از پشت دیوار آمد

اللهم عجل لولیک الفرج


برچسب‌ها: امام‌ زمان عج الله

تاريخ : جمعه هفتم شهریور ۱۴۰۴ | 16:55 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.