معرفت حضرت دوست

غزل   من از نسل شقایق های دل سوخته ام

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

غزل   من از نسل شقایق های دل سوخته ام

من از نسل شقایق های دل سوخته ام

که چشم به بارشِ مِهرِ تو دوخته ام

به دنبال فالِ غزل های کوچه ی حافظم

که آبرو را ، در این معرکه فروخته ام

پرسید : کِی به التهاب عشق رسیده ای

گفتم : با طلوعِ صورتِ تو افروخته ام

ای که از چشم ما گریخته‌ای تا خیال ما

با خود گفتم ؛ جز درد چه اندوخته ام ؟

این رسم از تو بود ؟ سوخته رها کنی !!!

اما ... من چُنین رسم نیاموخته ام

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : سه شنبه دهم تیر ۱۴۰۴ | 0:4 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.