غمِ ویرانی خود را به چه تشبیه کنم؟
فرض کن کوه شنی طعنهی طوفان خورده...
- مجتبی سپید | شـــعر
عمرم ز دیر آمدنت، رفته رفته، رفت...!
- محتشم کاشانی | شـــعر
سوزد مرا، سازد مرا، در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا، بیگانه از خویشم کند...
- رهی معیری | شـــعر
ای که تو از جاه ظلمی میکُنی
دانک بهر خویش چاهی میکَنی
- مولوی | شـــعر
دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است
دل بریدن، گاه تنها راه عاشق ماندن است...
- فاضل نظری | شـــعر
انسان هرگز نمی افتد، مگر به سمتی که به آن تکیه داده است. | شـــعر
برچسبها: عاشقانه
تاريخ : دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 17:40 | نویسنده : یوسف جلالی |