معرفت حضرت دوست

خوش باش که یک چند در آن راه دویدی.

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

خوش باش که یک چند در آن راه دویدی.

گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود
خوش باش که یک چند در آن راه دویدی.



می خواستم امروز صبح
برایت بنفشه بخرم
اما رفیقان گرسنه بودند

برایشان نانی خریدم
و برای تو قصیده‌ی عشق را نوشتم!


پیله ها سکوتی مقدس‌اند که در آن، پروانه‌ها به آسمان آزادی می‌رسند


عاشق تنهاييتون ميشيد وقتی

آدما رو بشناسيد


برچسب‌ها: عاشقانه

تاريخ : پنجشنبه هفتم فروردین ۱۴۰۴ | 18:7 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.