معرفت حضرت دوست

مطلوب نه بالاست و نه زیر

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

مطلوب نه بالاست و نه زیر

🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈
اینجا

روزی اتابک(۱) گفت که کافران رومی(۲) گفتند که دختر با تاتار دهیم که دین یک گردد و این دینِ نو که مسلمانی است برخیزد. گفتم آخر این دین کی یک بوده است؟ همواره دو و سه بوده است و جنگ و قتال قائم میان ایشان! شما دین را یک چون خواهید کردن؟ یک آنجا شود: در قیامت، اما این جا که دنیاست ممکن نیست، زیرا این‌جا هر یکی را مرادی است و هوایی است مختلف. یکیی این جا ممکن نگردد مگر در قیامت، که همه یک شوند و به یک جا نظر کنند و یک گوش و یک زبان شوند.
در آدمی بسیار چیزهاست: موش است و مرغ است. باری مرغ قفص را بالا می‌برد و باز موش به زیر می‌کشد. و صدهزار وحوش مختلف دیگر پنهان است در آدمی. مگر آن‌جا روند که موش موشی بگذارد و مرغ مرغی بگذارد و همه یک شوند. زیرا که مطلوب نه بالاست و نه زیر. چون مطلوب ظاهر شود نه بالا بود و نه زیر. یکی چیزی گم کرده است، چپ و راست می‌جوید و پیش و پس می‌جوید. چون آن چیز را یافت نه بالا جوید و نه زیر، نه چپ جوید و نه راست، نه پیش جوید و نه پس، جمع شود.
در روز قیامت همه یک نظر شوند و یک زبان و یک گوش و یک هوش، همچنان که ده کس را باغی یا دکانی به شرکت باشد، سخن‌شان یک باشد و غمشان یک و مشغولی ایشان به یک چیز باشد، چون مطلوب یک گشت. پس در روز قیامت چون همه را کار به حق افتاد همه یک شوند به این معنی.
هر کسی در دنیا به کاری مشغول است؛ یکی در محبت زن، یکی در مال، یکی در کسب، یکی در علم. همه را معتقَد آن است، که درمان من و ذوق من و خوشی من و راحت من در آن است، و آن رحمتِ حق است. چون در آن‌جا می‌رود و می جوید نمی‌یابد باز می‌گردد، و چون ساعتی مکث می‌کند می‌گوید آن ذوق و رحمت جُستنی است، مگر نیک نجستم، باز بجویم. و چون باز می‌جوید نمی‌یابد. همچنین تا گاهی که رحمت روی نماید بی‌حجاب، بعد از آن داند که راه آن نبود.
اما حق تعالی بندگان دارد که پیش از قیامت چنان‌اند و می بینند. آخر علی _ رضی الله عنه ـ می‌فرماید لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا أَزْدَدْتُ يقيناً(۳). یعنی چون قالب را برگیرند و قیامت ظاهر شود یقین من زیادت نگردد. نظیرش چنان باشد که قومی در شب تاریک در خانه روی به هر جانبی کرده‌اند و نماز می‌کنند. چون روز شود همه از آن بازگردند. اما آن را که رو به قبله بوده است در آن شب، چه بازگردد، چون همه به سوی او می‌گردند. پس آن بندگان همه در این شب روی به وی دارند و از غیر روی گردانیده‌اند، پس در حق ایشان قیامت ظاهر است و حاضر است.

۱_مقصود از اتابک همان معین الدین پروانه است.

۲_مراد از کافران رومی مسیحیان بیزانس و آسیای صغیر است که مغول را متحد طبیعی خود در برابر مسلمانان می‌یافتند و سیاست نزدیکی با تاتار و نفوذ در میان سرداران و خان‌های آنان را تعقیب می‌کردند. معین‌الدین پروانه متوجه این سیاست بود و از پیامد احتمالی آن یعنی گرویدن مغولان به مسیحیت و قلع و قمع شدن مسلمانان اظهار نگرانی می‌کرد.

۳_اگر پرده را فرو گیرند یقین من فزونی نمی‌پذیرد یعنی من حقیقت را چنان فاش و عریان می‌بینم که اگر پرده از میان برخیزد چیزی بر یقین من نمی‌افزاید.


📗 گزیده فیه‌‌مافیه_ صفحه ۵۹ و ۶۰
✍ انتخاب و توضیح دکتر محمد علی موحد
نشر ماهی _ ۱۳۹۶


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


برچسب‌ها: فیه ما فیه

تاريخ : یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ | 10:15 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.