می فشارد برگ زرد از شاخ دل
تا بروید برگ سبز متصل
می کَنَد برگ سرور کهنه را
تا خرامد ذوق نو از ما روا
غم کَنَد بیخ سرور پوسیده را
تا نپاید بیخ رو پوشیده را
غم ز دل هر چه بریزد تا بَرَد
در عوض حقا که بهتر آورد
ببینید چه تمثیلی می اورد، می گوید روی درخت برگ های سال گذشته می مانند، و زرد می شود و همان جا می چسبد و به درخت یک تند بادی باید بیاید این برگ های زرد را بریزد، تا امکان رویش برگ های سبز جدید رو آماده بکند
غم ها در واقع مثل آن گِرد باد هستند، مثل توفان اند که می خواهند در وجود ما شادی های فرسوده را دور بریزند و جا رو برای شادی های جدبد باز کنند
غم ها شادی های کهنه و پوشیده رو می کَنَند تا یک شادی جدید بسوی ما بیاید
غم ها می توانند برای ما هدیه های بهتری بیاورند، چیزهایی رو از ما می گیرند ولی چیزهای بهتری رو به ما می دهند
برچسبها: اجتماعی
تاريخ : سه شنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۳ | 22:24 | نویسنده : یوسف جلالی |