معرفت حضرت دوست

بین هر سجده میان من و معبود، تویی!

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

بین هر سجده میان من و معبود، تویی!

آسمان، بارش چشمان مرا درک نکرد
فصل خورشید، زمستان مرا درک نکرد

هی غزل خواندی و پاییز دلم شاعر شد
دستهایت تب دیوان مرا درک نکرد

با نگاه تو پر از حادثه‌ام باور کن!
‌پلک در بند تو زندان مرا درک نکرد

چشم گریان من و گوشه‌ی زندان به دَرَک!
عشق هم حال پریشان مرا درک نکرد

بین هر سجده میان من و معبود، تویی!
کفر، اندازه‌ی ایمانِ مرا درک نکرد

(همه گفتند نرو، رفتم و نشنیدمشان)
رود هم قدرت طغیان مرا درک نکرد

کاش می‌شد همه‌ی عمر کنارم باشی
آرزو؛ میل فراوان مرا درک نکرد

مرگ، بعد از تو غزلواره‌ی شیرین من است
زندگی، خستگی جان مرا درک نکرد


#وحیده_تقی_پور🌻🌸🌸🌺🌺🌷🌷💐💐🌼🌼☘️☘️🍀🍀🌹🌹🌻🌻💐☀️با احترام دعوتید به میهمانی غزل و هنر در کانال هنری و ادبی سماع قلم☀️💐 https://t.me/sameqalam
👆👆


برچسب‌ها: وحیده تقی پور

تاريخ : سه شنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۳ | 16:35 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.