معرفت حضرت دوست

عشق، صورت ساز است

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

عشق، صورت ساز است

🌹🌹
@MolaviPoet

عشق، صورت ساز است

صورت* ، فرع عشق آمد که بی عشق این صورت را قدر نَبوَد. فرع، آن باشد که بی اصل نتواند بودن. پس الله را صورت نگویند، چون صورت، فرع باشد. او را فرع نتوان گفتن. گفت :که "عشق نیز بی صورت متصوَّر نیست و مُنعَقِد نیست. پس فرعِ صورت باشد". گوییم: چرا عشق متصوَّر نیست بی صورت؟ بلکه انگیزنده صورت است. صدهزار صورت از عشق انگیخته می‌شود، هم مُمَثَّل*، هم مُحَقَّق* . اگرچه نقش، بی‌نقاش نَبوَد و نقاش بی نقش نَبوَد، لیکن نقش، فرع بـُوَد و نقاش، اصل. كَحَرَكَةِ الإِصْبَعِ مَعَ حَرَكَةِ الخاتم* . تا عشقِ خانه نَبوَد، هیچ مهندس، صورت و تصوّر خانه نکند. و همچنین گندم سالی به نرخ زر است و سالی به نرخ خاک، و صورت گندم همان است. پس قدر و قیمت صورت گندم به عشق آمد. و همچنین آن هنر که تو طالب و عاشق آن باشی پیش تو آن قدر دارد، و در دَوری که هنری را طالب نباشد هیچ آن هنر را نیاموزند و نورزند.
گویند که عشق، آخِرل افتقار* است و احتیاج به چیزی. پس احتیاج، اصل باشد و محتاج‌اليه* ، فرع. گفتیم: آخِر این سخن که می‌گویی، از حاجت می‌گویی. آخِر این سخن از حاجتِ تو «هست» شد که چون میلِ این سخن داشتی، این سخن زاییده شد. پس احتیاج، مقدم بود و این سخن از او زایید. پس بی او احتیاج را وجود بود. پس عشق و احتیاج، فرعِ او نباشد. گفت: «آخِر، مقصود از آن احتیاج این سخن بود. پس مقصود، فرع چون باشد؟!». گفتیم: دائما فرع، مقصود باشد که مقصود از بیخِ درخت، فرعِ درخت است.

شرح

مولانا می‌گوید «عشق»، حقیقتی صورت ساز است، زیرا به صورتِ عریان و مستقیم قابل درک نیست. بل در مظاهر محسوسه تجلّی می‌کند و به جامۀ مشهود و ملموس در می‌آید تا برای مبتدیان و نوآموزان عشق به صورتی ابتدایی شناخته شود. اما بر این صورت‌های مجازی نیز نباید ایستادن. "از رخ عشق بجو چیز دگر جز صورت" و چون از صورت‌های مجازی گذر شود، عشق بی صورت رخ بنماید.
عشق، صورت‌ها بسازد در فراق
نامصوَّر سر کُند وقت تلاق
که: منم آن اصلِ اصل هوش و مست
بر صُوَر آن حُسن، عکس ما بُده ست
پرده ها را این زمان برداشتم
حُسن را بی‌واسطه بفراشتم
زان که بس با عکس من دریافتی
قوّت تجريد، ذاتـــــم يــــافتی
(دفتر پنجم ۳۲۸۰-۳۲۷۷)

اما خامان صورت پرست به جای آنکه صور محسوسه را نردبان سازند و یکان یکان بر پلکان آن بالا روند و به بام عشق بی صورت برسند، بر همان صورت‌ها دل می‌سپارند و دیری نمی‌گذرد که آن دل سپاری به دل سیری می‌انجامد. مولانا باز همین مطلب را که عشق به صورت تعلّق نمی‌گیرد بس لطیف بازگو کرده است. . او می‌گوید عشق‌های رنگین ناسوتی نیز پرتوی از عشق حقیقی است:
این رها کن، عشق های صورتی
نیست بر صورت، نه بر روی سَتی آنچه
معشوق است، صورت نیست آن
خواه عشق این جهان، خواه آن جهان
آنچه بر صورت تو عاشق گشته‌ای
چون برون شد جان، چرایش هشته‌ای؟!
صورتش برجاست، این سیری ز چیست؟!
عاشقا ! واجو که معشوق تو کیست؟
آنچه محسوس است، اگر معشوقه است
عاشق استی هر که او را حس هست
(دفتر دوم ۷۰۶-۷۰۲)

در اینجا ایرادی بدین مضمون عنوان می‌شود حال که عشق بدون صورت، قابل تصور نیست، پس عشق، فرع بر صورت است. مولانا در پاسخ به این ایراد، تمثیلی می‌گوید:عشق بدون صورت نیز قابل تصوّر است. چون عشق می‌تواند در بی‌شمار صورتِ مجسّم و عینی ظهور پیدا کند و نسبت عشق به صورت نسبت نقاش و نقش است اگر نقاش نقش نیز نکشد نقاش است ولی نقش بدون نقاش ظهور نمی‌یابد ایراد دیگری مطرح می‌شود که: عشق، نهایت درجه فقر و نیاز است. پس نیاز، اصل است و عشق، فرع.
مولانا در پاسخ می‌گوید: همین سخنی که می‌گویی از نیاز نشأت می‌گیرد، ولی نیاز به سخن گفتن متوقف بر سخن نیست، چه ممکن است تو نیاز به گفتن داشته باشی و در عین حال نتوانی و یا نخواهی که بگویی. هرچند سخنی از تو در ظهور نیامده ولی نیاز به گفتن سر جای خود قرار دارد. پس عشق و نیاز فرع نیست.
مخاطب: مگر مقصود از آن نیاز، سخن گفتن نیست؟
مولانا: هست
مخاطب: چطور ممکن است مقصود، فرع باشد؟!
مولانا: به این درخت نگاه کن. ریشه اصل درخت است، ولی ریشه، بدون شاخه و برگ و میوه چه ثمری دارد؟!
گرچه میوه آخر آید در وجود
اول است او، زانکه او مقصود بود
(دفتر سوم ۱۱۲۹)

*صورت: اینجا مراد نمودِ پدیده‌های هستی.

*ممثل: مجسم شده.

* مُحقَّق: تحقق یافته و عینی."عشق در بیشمار قالب‌ها و صورت‌ها و نمودهای عینی ظهور پیدا می‌کند.

*كَحَرَكَةِ... «مانند حرکت انگشت که همراه با آن، انگشتری نیز حرکت می‌کند».

* افتقار: فقیر شدن.

*محتاج اليه: کسی که مردم نیازشان را به او می‌برند.


📗 شرح کامل فیه‌مافیه‌
صفحه ۳۸۰ تا ۳۸۲
✍ استاد کریم زمانی


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان



تاريخ : شنبه پنجم آبان ۱۴۰۳ | 17:23 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.