یکی از بچههای فامیل را زمانی که در دانشکده حقوق قبول شد به یاد میآورم؛ بعد از فراغت رفت سراغ امتحان کانون وکلا و در کلاسهای آمادگی این آزمون با مدیر حقوقی یک شرکت بزرگ آشنا شد و ایشان از این پسر خوشش آمد و ایشان را برد در شرکت خودشان، اما در آنجا احساس میکرد جنبهی تزیینی دارد.اولینبار شکایت کرد که اینجا آدم بی فایدهای هستم و اگر در خانه بشینم حداقل چند تا کتاب میخوانم.من به او گفتم نه حتی اگر بیفایده هم هستی آنجا بشین چون اشتغال همین است.باید بشینی و نسبت به کار جدید شکل بپذیری.چند وقتی گذشت و مجددا به من زنگ زد.گفت مدیر من عوض شده و مدیر جدید اصلا من را آدم حساب نمیکند! چند باری که رفتم پیشش به من گفته شما برو خودمان کاری بود خبر میدهیم.اون پسر میگفت پس عزت من چه میشود؟ من بهش گفتم شاید کارایی لازم را نداری، شاید وقتی زیرآبت را میزنند بایستی بروی با زیرآبزنها جدال کنی و جوابشان را بدهی.مکثی کرد و گفت باشه میمونم! گفتم صبر کن؛ پیام بزرگتر این قضیه این است چیزی که مرد را در زندگی میسازد جدال است.نه پیروزی یا شکست.این مهمترین چیزی است که در بحث سفر زندگی به آن میرسیم.
#دکترشیری
@drshiri
برچسبها: علیرضا شیری



